لزره افتاده به دستم، پسرم! زود بیا

لزره افتاده به دستم، پسرم! زود بیا
روشنی بخش دو چشمان ترم، زود بیا
 
تاکه سیراب کنی لعل لب خشک مرا
ای جگرگوشه‌ی من! ای پسرم! زود بیا
 
تا نیایی دلم آرام نگیرد هرگز
گرد غم ریخته در دور و برم، زود بیا
 
زهر کاری شده و بر جگرم افتاده
تا نپاشیده به سینه جگرم، زود بیا
 
فرصت مختصری تا سَفَر من باقی‌ست
لحظه‌ی آخر قبل از سفرم، زود بیا
 
بر مصیبات تو اندیشم و هنگام وداع
غم تو زنده شده در نظرم، زود بیا
 
یاد آن طفل فتادم که دل شب می‌گفت
سوختم از غم هجران، پدرم! زود بیا
 
همره مرغ سحر، گفت «وفایی» شبِ هجر
با همه منتظران، منتظرم، زود بیا
38
0
موضوعشهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
گریزشهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
شاعرسید هاشم وفایی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت