- صفحه اصلی
- قصه از ابتدای مدینه شروع شد
قصه از ابتدای مدینه شروع شد
قصه از ابتدای مدینه شروع شد
در بین کوچه های مدینه شروع شد
داغی دوباره بر جگر درد و غم زدند
آری دوباره حادثه ای را رقم زدند
غربت که در حوالی یثرب مقیم بود
این بار نیز قسمت مردی کریم بود
مردی که از اهالی شهر فریب ها
از آشنا، غریبه و از نانجیب ها
انبوه درد و داغ و مصیبت به سینه داشت
یک عمر آه و ناله ز اهل مدینه داشت
گاهی شرر به بال و پر قاصدک زدند
گاهی میان کوچه به زخمش نمک زدند
هم سنگ دین ِ آینه بر سینه می زدند
هم سنگ کین به ساحت آئینه می زدند
نه داشتند طاقت اسلام ناب را
نه چشم دیدن پسر آفتاب را
خورشید را به ظلمت دنیا فروختند
حق را به چند سکه خدایا فروختند؟
بر احترام نان و نمک پا گذاشتند
مرد غریب را همه تنها گذاشتند
حتی میان خانه کسی محرمش نبود
دلواپس غریبی و درد و غمش نبود
تنها تر از همیشه پر از آه حسرت است
اشکش فقط روایت اندوه و غربت است
حالا دلش گرفته به یاد قدیم ها
در کوچه های خاطره مثل نسیم ها
بغضش کبود می شود و ناله می شود
راوی این غروب چهل ساله می شود
حالا بماند اینکه چرا مو سپید شد
در بین کوچه های مدینه شهید شد
روزی که شعله های بلا پا گرفته بود
قلبش ز بی وفایی دنیا گرفته بود
بادی سیاه در وسط کوچه می وزید
اشکی کبود راه تماشا گرفته بود
می دید نامه های فدک پاره پاره شد
در کوچه دست مادر خود را گرفته بود
در تنگنای کوچه ی اندوه و بی کسی
ابلیس راه حضرت زهرا گرفته بود
ناگاه دید نقش زمین است آسمان
کی می رود ز خاطرش این داغ بی کران
زخم دل شکسته و مجروح کاری است
خون گریه های داغ چهل ساله جاری است
مظلوم تا همیشه این شهر می شود
وقتی که مرهم جگرش زهر می شود
آثار زهر بر بدنش سبز می شود
گل کرده است و پیرهنش سبز می شود
جز چشم های خسته او که فرات خون...
دارد تمام باغ تنش سبز می شود
یک تشت لاله از جگرش شعله می کشد
یک دشت داغ از دهنش سبز می شود
آن کهنه کینه های جمل تازه می شوند
یک باغ زخم بر کفنش سبز می شود
نینامه ی غریبی صحرای نینوا
از آخرین تب سخنش سبز می شود
«
لایوم» ... از غروب نگاهش گدازه ریخت
«لا یوم»... از کبود لبش خون تازه ریخت
گفتیم تشت، لاله ، دهانی به خون نشست
این واژه ها روایت یک داغ دیگرست
آن روز، داغ با دل پر تب چه میکند
با قامت شکسته زینب چه میکند
گلزخم بوسه های پریشان خیزران
با ساحت مقدس آن لب چه میکند
144
0
موضوعشهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها) | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعریوسف رحیمی
قالبغزل,مثنوی
سبک پیشنهادیروضه,واحد
زبانفارسی
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-71304
حاج میثم مطیعی
حاج سید مهدی میردامادی
علی فانی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
گلها به عطرعود تنت گیر می دهند
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | امام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گل کرده در زمین، کَرَم آسمانیت
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
کسی که صحن خانه اش گلــیم بود
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام) | امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
آیا شده بال و پرت آتش بگیرد
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | امام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
ابری شدم به نیت باران شدن فقط
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
دارم به خاطر حرمت گریه میکنم
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها) | حضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
این حسن کیست که بیش از همه غربت دارد
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریز امام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام) | امام حسن مجتبی (علیه السلام)
میسوزه تو تب، مقابل من
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)
نمانده چاره برایم دیگر
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | حضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
جایتان خالی مردم مدینه امشب
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزاماکن شریف | اماکن شریف
زهر آتش شد و بر زخم دلی مضطر خورد
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
کنید ماتمیان گریه در عزای حسن
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
لبم خونین دلم چون لاله پرپر
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
گر چه امام صبر و روح صلاتم
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
در جنان فاطمه سینه زن شد
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
بقیع گرید به کربلای حسن
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها)
سینه ام غرق شرر خاطرات مادر
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
اشک چشم فاطمه در ماتم تو دیدنی است
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسن مجتبی (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
روزه دارم من و خون دل افطار من شد
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
کریم آل مصطفی حسن جان
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | حضرت زهرا (سلام الله علیها) | اماکن شریف
ناله ها زد حسین آن شه بی کفن
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
عرش معلا ز غمت گریه کرد (حسن جان)
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
نشستم گوشه ای از سفرهء همواره رنگینت
موضوعامام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)