- صفحه اصلی
- عشق جانان هر دلی را کو مسخر میکند
عشق جانان هر دلی را کو مسخر میکند
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-345914
عشق جانان هر دلی را کو مسخر میکند
از نخست او را به خاک ره برابر میکند
بعد چندی کز لگدکوب ملامت پاک شد
اندر آن ویرانه دل تعبیر دیگر میکند
عشق را نازم که چون بر سنگ گردد جلوهگر
از نگاهی سنگ را احمر میکند
طرفه اکسیری بود کز تابش انوار خوبش
ذره را خورشید سازد خاک را زر میکند
هیچ دانی عشق چه بود یا مراد از عشق چیست
کز صفات وی قلم هر دم سخن سر میکند
مظهر عشق و حقیقت موسی جعفر بود
آن که روشن شمع مذهب را چو جعفر میکند
آن که هر دم از پی تعظیم در طور شرف
صد چو موسی کلیمش سجده بر در میکند
این نه آن موسی بود کز کردگار لم یزل
استماع «لاتخف» از خوف اژدر میکند
این همان موسی است کز یک حمله شیر چرخ را
از دم سبابه چون جوزا دو پیکر میکند
بر وجود اقدسش سر تابپا چو بنگری
وصف خلق و خلق احمد را مکرر میکند
از پی تکمیل اشیاء عزم وی گردد چو جزم
ذره را با یک نظر خورشید انور میکند
چون امیرالمومنین اندر سریر معدلت
حکم اندر دعوی باز و کبوتر میکند
خشم او چون قهر قهاری فروزان دو نیست
لطف و احسانش حدیث از خلد و کوثر میکند
طائفی را کو شود خاک سر کویش مطاف
از شرف کی رو به سوی حج اکبر میکند
ذات وی چون ذات حق از بس بود بیرون زو هم
عقل اگر خواند خدایش و هم باور میکند
روز اعجاز و کرامت بر رخ باجوج کفر
تیغ لطفش کار صد سد سکندر میکند
جنب قربش که محسود رواق جنب است
فرش دروی جبرئیل از شوق شهپر میکند
کاظمش نامید ایزد زا نسبب کز فرط حلم
به اشرار خشم کار آب و آذر میکند
سر خط امضای او دارد به کف زان رو قضا
در تحکم حکم بر اشیا سراسر میکند
با چنین قدرت عجب این است کز امر قدر
درد دردش ساقی دوران به ساغر میکند
با تن کاهیده در زندان هارون پلید
دیده از اشک غریبی روز و شب تر میکند
با کمال بندگی در زیر زنجیر جفا
سجدههای شکر بر درگاه داور میکند
صحن زندان را ز برق آه آتشبار خویش
چون سپهر نیلگون پرماه و اختر میکند
گوئی اندر گوشه غربت ز درد دل هنوز
نالهاش گوش ملک را در فلک کر میکند
گاه از بیداد هارون جانب ملک حجاز
رو به سوی تربت پاک پیمبر میکند
گه بامداد صبا با طفل دلبندش رضا
همچونی قلب پرخون این نواسر میکند
کای رضا گویا نداری از دل بابت خبر
کز جدایی وقت مردان خاک بر سر میکند
جان بابا هر که در غربت بمیرد از ثواب
یک مسلمانی کفن بهرش میسر میکند
من چرا در کندو در زنجیر باید جان دهم
در جهان کی این ستم کافر به کافر میکند
گه ز یاد حنجر خشک حسین تشنه لب
الامان از خنجر شمر ستمگر میکند
گفت شاه دین به شمر بیحیا در کربلا
دید چون راسش جدا از ضرب خنجر میکند
ترکن ای ظالم گلویم را که تاب تشنگی
هر زمان کام و زبانم پر ز اخگر میکند
گر من بیکس گنهکارم چرا اندر حریم
از عطش غش عابد تبدار مضطر میکند
گوش ده در خیمهگاهم تا ببینی چون رباب
ناله و افغان رباب از مرگ اصغر میکند
در گذر از کشتن من از کجا چون من کسی
زندگی از بعد مرگ شش برادر میکند
تیغ بر حلقم مکش عطشان که قلبم را کباب
داغ عباس جوان تا روز محشر میکند
مادر قاسم بود از بهر قاسم نوحگر
ام لیلی رود رود از بهر اکبر میکند
گر ببیند زینب غمدیده حالم زیر تیغ
بیتامل از سر خود دور معجر میکند
این چه تاثیر است (صامت) در تو و اشعار تو
هر زمان یک محشری بر پابه دفتر میکند
90
0
موضوعمدح امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزقتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمیرزا محمد باقر صامت بروجردی
قالبقصیده
سبک پیشنهادیمدح و مرثیه,روضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
ذره ای در نزد خورشید درخشان توأیم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
تا عشق کار حضرت موسی بن جعفر است
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
همچو احمد سیر در قوسین و اوادنی کند
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
عاشق آن باشد که چون سودا کند یکجا کند
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
دوباره چنگ زدم دامن خراسان را
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
احساس می کردم که درخاک خراسانم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
یار برفت و دور از او، صبر و قرار شد زکف
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
نیست با دوستی خلق جهان هیچ دوام
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
بشنو این معجزه از شاه سریر اعجاز
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای ز شور نشئه دنیای فانی سرگران
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
فشرده سایهٔ مژگان بر آن گلبرگ تر ناخن
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
ز دامنی که دم صبح بر جهان افشاند
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
ز تاب شعشه آفتاب در سرطان
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
باز شوری ز سر می زند سر
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
سزد گر با دل پژمان کنم یاد
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
صالح ترین عبد خدا موسی بن جعفر
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شکـر خدا که نوکـر اولاد حیدرم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
هر کس که می خواهد ببیند لطف حیدر را
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
آنجا که عاشقی است همیشه فضای ماست
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
من که جلد بام شاه مشهدم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ایــا نــســیــم ســحــر پــا بـنـه بـتـارک فـرقـد
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
ترسی از فقر ندارند گدایان کریم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام رضا (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای بـاب مـراد خلق عالم
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام) | امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
هر که یک دفعه سر این سفره مهمان می شود
موضوعامام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریزانقلاب اسلامی