در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم

در دو عالم در دلش هرگز نباشد درد و غم
بر درِ این خانه هر کس شد عزیز و محترم
 
خانه ای که حک شد از روز ازل بر سردرَش
ذکر «یاموسی بن جعفر» یا امام ذوالکرم
 
آمدم! چون راه دادی و نمیگویی که این؛
روسفید و روسیاه است و عرب یا که عجم
 
سفره ام برکت گرفت از ریزه نانِ سفره ات
کم شده اما نمیدانم چرا رزق حرم؟!
 
در هوای مشهد و قم بارها حس کرده ام
فاصله دارم فقط با کاظمینت یک قدم
 
حضرت باب ٱلحوائج هستی و شد مستجاب
حاجتم یا از تو یا از حضرت صاحب-علَم
 
عاشقِ شش گوشه ام! هنگام امضایِ برات
جا نمانم از نگاه تو… نیفتم از قلم
 
بسکه خوبی سائلت را پرتوقع کرده ای
کم نمیخواهم! نخواهد رفت چون دستت به کم
 
صبر کن آقا… بماند بقیه را فردا بده
من‌ نمک نشناسم و حاجت بگیرم میروم!
27
0
موضوعمدح امام موسی ابن جعفر الکاظم (علیه السلام)
گریز
شاعرمرضیه عاطفی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت