خشکی چشمان من یعنی که شیدا نیستم

خشکی چشمان من یعنی که شیدا نیستم
لایق مجنون شدن در کوی لیلا نیستم
 
عبد بودن را خودت یادم بده مولای من
تا در آغوش توام در بندِ دنیا نیستم
 
آرزوهای دراز انگار کورم کرده است
حشر در پیش است و من در فکر فردا نیستم
 
باز شد درهای رحمت، ماه مهمانی رسید
ماه مهمانی رسید اما مهیا نیستم
 
فیض خلوت در سحرها یک به یک از دست رفت
آه … من آماده ی شب های احیا نیستم
 
سینم ام تنگ است! تنگِ دیدنِ صحنِ نجف
من حریف این دل بی تاب رسوا نیستم
 
باز نورِ چادرِ مادر به دادم می رسد
واسطه آورده ام با خویش، تنها نیستم
 
کربلا ارباب مان با نیزه‌ها افطار کرد
من دم افطار فکر نان و خرما نیستم
2
0
موضوعلیالی قدر و ماه مبارک رمضان اعیاد و ایام
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعراحسان نرگسی رضاپور
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت