- صفحه اصلی
- خدای جود بده لقمه ای ز نانت را

خدای جود بده لقمه ای ز نانت را
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-381380
خدای جود بده لقمه ای ز نانت را
تفضلی بنما خاک آستانت را
بکش به روی سرم دست مهربانت را
اجازتی بده مداح روضه خوانت را
که باز شرح دهم درد بیکرانت را
ز. اشک روضه ز تو نورعین می خواهم
دوباره زمزمه یا حسین می خواهم
میان سینه زنی شور و شین می خواهم
شب شهادت تو کاظمین می خواهم
که خادمی بکنم خیل زائرانت را
قلم نوشت ز نو ” کربلای دیگر خود
شروع کرد ستم جنگ نابرابر خود
گرفت آتش و سوزاند خشک با تر خود
دوباره فتنه یک زن کشید خنجر خود
درید با جگرت قلب دوستانت را
ز پا فتادی و افتاد با تو ساغرها
ز سوز حنجرت آتش گرفت حنجرها
گره ز کار تو شد باز و بسته شد درها
چه شد زبان فصیحت امام منبرها
چگونه شرح دهم لکنت زبانت را
چه شد که با غم و با غصه هم مسیر شدی
میان این همه درد و محن اسیر شدی
زدند چشم تو را بسکه چشمگیر شدی
جوان ضامن آهو چه زود پیر شدی
بهار من چه کنم این همه خزانت را
ز سوز زهر جفا شد بلند ناله تو
تو ناله کردی و شد ناسزاحواله تو
کسی نخورد غم رنگ روی لاله تو
چه جرعه ای به تو نوشاند هم پیاله تو
که سوخت آتش آن مغز استخوانت را
همانکه رفت به بیراهه و بُرید از تو
زباغ معرفتت خوشه ای نچید از تو
به قدر یک سرِ سوزن بدی ندید از تو
نمود رقص طرب ناله تا شنید از تو
شریک زندگی ات کرد قصد جانت را
نشاند زهر ز پا سَرور حجازی را
به هم زدند قوانین عشق بازی را
زدند داریه ها ساز سرفرازی را
کنیز ها همه کردند هلهله زیرا
به خاک حجره کشیدند آسمانت را
به سر زنان ز جنان فاطمه برون آمد
وَ در کنار تو با روی لاله گون آمد
ز لرزه های تنت عرش بی سکون آمد
ز بسکه پنجه کشیدی به خاک “خون آمد
بگو چه چاره کنم روی ارغوانت را
ستون عرش خداوند… کم تزلزل کن
میان آتش نمرود”بشکف و گل کن
به کام تشنه به خشکیده لب توسل کن
تو را به خاطر زهرا کمی تحمل کن
اگرچه زهر گرفته همه توانت را
طبیب عالمی و بی طبیب افتادی
به سمت قبله به حالی عجیب افتادی
به روی خاک چو خدّ التریب افتادی
شبیه جدّ غریبت غریب افتادی
نداد آب کسی کام روضه خوانت را
اگر چه دست زدند عده ای کنار تنت
نبُرد دست ولی کَس به سمت پیرهنت
چه خوب گوشه بغداد دوری از وطنت
نبود هیچ کسی وقت دست و پا زدنت
چه خوب. قبل تو کشتند عمه جانت را
زمینیان. ز تو با آه جانفزا گفتند
وَ تسلیت به شهنشاه اِرتضاگفتند
فرشته ها ز غمت یا رضا رضاگفتند
کبوتران همه حیَّ علی العزا گفتند
ز پشت بام شنیدند تا اذانت را
اگرچه هیچ لب تو نخورد آب ولی
به ناله جگرت خنده شد جواب ولی
وَ دید پیکر تو رنج بی حساب ولی
سه روز ماند تنت زیر آفتاب ولی
به شام و کوفه نبردند خانمانت را
21
0
موضوعشهادت امام جواد (علیه السلام)
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرسعید توفیقی
قالبمخمس
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت

نزن به خاک سرت را دلى نمیسوزد
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

باید از روضه گفت سربسته
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

غریب مانده ولی زهر تا اثر بکند
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسن مجتبی (علیه السلام)

حُجرهی سوختهاش کاش دری دیگر داشت
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

روضه سوزاند، دلِ چوبی منبرها را
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

منم خاک پای امام جواد
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام جواد (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

گوشه ای افتاده بود و دست بر زانو گذاشت
موضوعامام جواد (علیه السلام)

عجب خجسته حدیثی که همچو گوهر بود
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام جواد (علیه السلام)

سه روز بود که از تو خبرنداشت کسی
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

خواهر نداشتی که به جای تو جان دهد
موضوعامام جواد (علیه السلام)

اینجا به جای اینکه برایت دعا کنند
موضوعامام جواد (علیه السلام)

مرهم حریف زخم زبان ها نمیشود
موضوع امام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

از دل چاهِ سینه ی بی تاب
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام جواد (علیه السلام) | امام رضا (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

سر را ز خاک حجره اگر بر نداشتی
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

افتاده بین حجره و آبش نمیدهند
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ناله ی وا جگر نزن اینقدر
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اکبر (علیه السلام)

برخیز ای جوان سر خود بر زمین مکش
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اکبر (علیه السلام)

آتش گرفته خانه ی دل ، آه مادر
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

مسموم از بیداد شهر بغدادم
موضوعامام جواد (علیه السلام)

از حجره ی در بسته ای آید صوت دلخسته ای
موضوعامام جواد (علیه السلام)

مسموم در بغدادم و فرزند زهرایم
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

چون شمع سحر گشتم و پا تا به سرم سوخت
موضوعامام جواد (علیه السلام)

دل اهل ایمان عزاخانه شد
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | حضرت زهرا (سلام الله علیها)

حجره ی در بسته دیده به در دارم
موضوعامام جواد (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان