بیا دوباره برای ما بخوان تو خطبه‌ی خلقت را

بیا دوباره برای ما بخوان تو خطبه‌ی خلقت را
که پرده پرده فرو ریزی از این زمانه جهالت را
 
چه اتفاق پر از نوری در ارتفاع دلت رخ داد؟
که از زبان تو جاری کرد هزار چشمه‌ی حکمت را
 
آهای صاحب انگشتر! دلم چه خوش شده حالا که
به دست‌های تو بخشیدند کلید آتش و جنت را
 
حدود مُلک تو دل‌هایی است که گِرد روح تو می‌چرخند
چه باک اگر که بیندازی شبی مهار خلافت را
 
ابوتراب غزل‌هایم! لغات من همه از خاکند
تو روح دادی و باور کرد دلم وقوع قیامت را
 
علی پرست گناهش چیست؟ که تو شبیه خدا هستی
چرا که آینه هم اینقدر نشان نداده شباهت را
 
برادران مسلمانم! قسم به کعبه که حیرانم
چگونه دم زده‌اید از عشق بدون آنکه ولایت را…
 
پرآب تر شده چشمم از قنات‌های مدینه, تا
به دست شیر خدا دیدم طناب‌های اسارت را
 
«من و تو آن دو خطیم آری» به هم رسیده به ناچاری
خط شکسته‌ چه دارد جز همین دو بیت ارادت را
23
0
موضوعمناجات با امیرالمومنین علی (علیه السلام)
گریزماجرای مسجد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرقاسم صرافان
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت