بگذار تا بماند چشمم به رهگذاران

بگذار تا بماند چشمم به رهگذاران
پاداش آنکه نشناخت قدر وصال یاران
 
ای ابر نوبهاری باران نبار دیگر
طوفان چشمم امروز بگرفته جای یاران
 
یا رب مباد کس را حیران دو دیده چون من
چشمی به روی منظور چشمی به ناقه داران
 
ما بار ناقه بستیم دل ماند پیش دلدار
کارم به مشکل افتاد ای خیل همقطاران
 
ای ساربان خدا را آهسته ران که شاید
دیگر فتد به رویش چشم امیدواران
 
چشمی به روزگاری بودم به گلعذاری
رفتیم و ماند بر چشم حسرت به روزگاران
 
بو کان ستارۀ روز بار دگر بتابد
هر شب شمارم اختر چون چشم شب گذاران
 
درد دل ضعیفم ناگفته ماند با دوست
لختی عنان بدارید ای خیل رهسپاران
 
رفت از خزان هجران گلهای عیش بر باد
دریاب بوستان را ای شوکت بهاران
 
از پا فتادگانیم بگذر ز ما و نگذار
ما را در این بیابان ای میر شهسواران
 
رحمت به روزه داران از فضل بس عجیب نیست
ای ابرهین فروبار بر فرق میگساران
 
گو چشم روزگاران بر حال ما بگرید
گر لطف شه نگیرد دست گناهکاران
 
فرمانروای محشر مینو گسار کوثر
دادار بنده پرور سالار تاجداران
 
باد صبا به جانان بر کو که مانده نیرّ
دور از تو با دل زار اندوه غم هزاران
129
1
موضوعمناجات با امیرالمومنین علی (علیه السلام)
گریز
شاعرنیر تبریزی
قالبغزل
سبک پیشنهادیمناجات
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت