بر سینه شراره های غم خورد

بر سینه شراره های غم خورد
چون ضربه به غیرت حرم خورد
 
در شهر مدینه وسط روز
تشییع جنازه ات بهم خورد
 
خون میچکد از کنار تابوت
برپیکرتو تیر ستم خورد
 
خونی شدن کفن، مدینه
از پهلوی مادرت رقم خورد
 
این تیزی تیرها کجا و
آن میخ که بر قلب حرم خورد
 
مادر به اشاره گفت فضه!
در با چه شتابی به سرم خورد؟
 
دیدی کف پای یک حرامی
بر چادر پاک و محترم خورد
 
آخه در کرب وبلا میان گودال
جسمی ست که نیزه دم به دم خورد
 
زینب به حسین رسید اما
یک ضربه لگد به هر قدم خورد
 
فریاد زد ای حسین برخیز
دستان عدو به معجرم خورد…
 
این دست همان بود که روزی
در کوچه به روی مادر خورد
20
0
موضوعشهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرنا مشخص
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت