این داستان زهر و جگر مستمر شده

این داستان زهر و جگر مستمر شده
چشم پسر برای پدر باز، تر شده
 
تغییر کرده رنگ رخت یابن‌فاطمه
کز سوز سینه‌ات پسرت با خبر شده
 
 
آثار زهر، صورتتان را کبود کرد
معلوم شد که هر چه شده با جگر شده
 
این تب که سوخت جسم تو تاثیر زهر بود؟
یا شعله‌ی در است ز تو شعله‌ور شده
 
این تازگی نداشت که با یاد مادری
در کوچه، قاتل پسری میخ در شده
 
آه ای امام یازدهم ارث فاطمه است
این‌گونه گر که عمر شما مختصر شده
 
آقا دل شما نکند سمت کربلاست؟
که لحظه‌لحظه داغ دلت بیشتر شده
 
خنجر نمی‌برید گلوی حسین را
اما به روی گردن او کارگر شده
 
خواهر که ان‌یکاد برای تو خوانده بود!
دیگر چرا جمال منیرت نظر شده؟
 
 
ای بی‌ادب بلند شو از روی سینه‌اش
سنگینی‌ات مصیبت این محتضر شده
 
اوج مصیبت تو همین است خواهرت
با کاروان شمر و سنان همسفر شده
32
0
موضوعشهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | قتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمهدی مقیمی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت