اگرچه دیدن غمت مرا عذاب می‌دهد

اگرچه دیدن غمت مرا عذاب می‌دهد 
اشک تو ای غنچۀ من، عطر گلاب می‌دهد
 
اگرچه دیده بسته‌ای، خسته و دلشکسته‌ای 
سوز عطش مگر تو را فرصت خواب می‌دهد؟! 
 
کودک حق‌پرست من، زود مرو ز دست من 
عمر کم تو را عطش، چرا شتاب می‌دهد؟!
 
بدون هیچ فاصله، نوشت تیر حرمله 
سؤال تشنه‌کام را، تیر جواب می‌دهد 
 
ز خون ارزنده‌ی تو، خالق بخشنده‌ی تو 
جلوه‌ای از نور تو را، به آفتاب می‌دهد
 
فدای بُردباری‌ات، خون همیشه جاری‌ات 
نوید فتح دیگری، به انقلاب می‌دهد
 
سوخت «وفائی» از غمت، که شعله‌های ماتمت 
به‌جان شمع سوخته، اشک مذاب می‌دهد
4
0
موضوعشهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام)
گریز
شاعرسید هاشم وفایی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت