آن چار گلدسته دو گنبد صحن زیبایش

آن چار گلدسته دو گنبد صحن زیبایش
آرامشی دارد برایم باز رویایش
 
 
هر شب برای روز بعدش رنج و غم می دید
با درد معنا می گرفت امروز و فردایش
 
دور و برش بودند اما باز بی کس بود
تنهای جمعی در میان جمع تنهایش
 
این مرد بار غم به روی شانه ی خود داشت
مقتول غربت بود او مانند بابایش
 
در انتظار مادر خود بود وقتی که
زهر جفا را داد یار ناشکیبایش
 
کار طلوع زندگی دست غروب افتاد
بالاخره آمد همان روز مبادایش
 
سرو جوانی که به زیر بار غم خم شد
افتاد بر روی زمین آن قدّ رعنایش
 
معنای روضه در کلامش ظهر عاشوراست
دریای اشکی بود هر شب چشم دریایش
 
 
باب النجات ما همان باب الجواد ماست
باب الجوادی که همان باب المراد ماست
37
0
موضوعشهادت امام جواد (علیه السلام)
گریز
شاعراسماعیل شبرنگ
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت