- صفحه اصلی
- گریه کردم مُطَهّرم کردند
گریه کردم مُطَهّرم کردند
گریه کردم مُطَهّرم کردند
پاکْ مانند ساغرم کردند
اسم تو آمد و دلم پَر زد
به گمانم کبوترم کردند
با نگاهی ز چشم شهلایت
خاکْ بودم ولی زرم کردند
پدر و مادرم همان اول
نذرِ اولاد حیدرم کردند
تا که گفتم مُحبِّ عباسم
دلِ آلوده را حرم کردند
شخص بی آبرو چنان من را
پیشِ مردم چه محترم کردند
شک ندارم که این محبت را
به دعاهای مادرم کردند
سالیانی است آبرو دارم
سالیانیست نوکرم کردند
یَابْنَ امُّ البنین دعایم کن
باز در علقمه صدایم کن
دست بر سینه رو به کرب و بلا
السلام علیک یا سقا
قمر خانوادة خورشید
صدقه دارد این قد و بالا
پسر چهارمِ امیر حُنین
دست بر سینة بنی الزهرا
چشم و ابروی تو سپاه حسین
کاشف الکرب سید الشهدا
سیزده ساله فاتح صفین
سومین بچهْ شیرِ , شیرِ خدا
ارمنی ها مُرید نام تواند
شاهدم سفره های تاسوعا
نامِ تو هم ردیف یا فَتّاح
چشمهایت مُفَرِّجُ الغَمّاء
تو که هستی , حسین هم آخر
شد پناهنده بر تو عاشورا
سایبانِ مُخَدّراتِ حرم
پشتْ گرمیِّ زینب کُبری
إعطِنی یا کریم , انا سائل
مستجیرٌ بِکَ ابوفاضل
دست گیرِ همه خدایِ ادب
دست پروردة امیر عرب
نسلْ در نسلْ خاک پایِ توایم
به تو دادیم دلْ نَسَبْ به نسبْ
سفره ات بهر سائلان پهن است
صورتت شیر و خالِ تو , چو رطب
می کند زنده یاد حیدر را
چین پیشانی ات به وقت غضب
اسدالله کربلا , عباس
بِنِشین با وقار بر مرکب
قد کشیدی همینکه روی اسب
لشکر کوفیان کشید عقب
می شود روضه را تجسم کرد
با کمی فکر , رویِ این مطلب
تا تو بودی سفر به خیر گذشت
ای نگهبان محمل زینب
تا تو بودی رباب اصغر داشت
غرق بوسه سپیدی غب غب
تا تو بودی ندید یک مادر
طفلش از تشنگی کند لب لب
تا تو بودی رقیه معجر داشت
روی دوش تو خواب بود هر شب
تا تو بودی کسی اجازه نداشت
بزند چوب خیزران بر لب
رفتی بر غرورها برخورد
دست نامحرمان به معجر خورد
وای از لحظه ای که غوغا شد
رفتی و در خیام بلوا شد
دختری مشک آب دستت داد
بر دعا دست عمه بالا شد
سایه ات بین نخلها گم شد
پسر فاطمه چه تنها شد
تا رسیدی کنار نهر فرات
علقمه در مقابلت پا شد
تا قیامت خجل ز لبهایت
خنکی های آب دریا شد
جانب خیمه راه افتادی
فکر و ذکرت لبان آقا شد
در کمینت چهار هزار نفر
تیرها در کمان مهیّا شد
قدُّ و بالات کار دستت داد
چند صد تیر در تنت جا شد
بی هوا دستِ راستت افتاد
دست چپ هم شکارِ اعدا شد
حرمله در شکارِ چشم آمد
هدفش چشم های شهلا شد
نوکِ تیر از سرِ تو بیرون زد
تا پرش بین دیده ات جا شد
خواستی تیر را برون بکِشی
گردنت خم به سوی پاها شد
از سرِ تو کلاه خود افتاد
یک نفر با عمود پیدا شد
آنچنان ضربه زد به فرقِ سرت
تا سر چینِ ابرویت وا شد
وای بی دست بر زمین خوردی
سجده گاه تو خاکِ صحرا شد
تیرهایِ کمی فرو رفته
خوب بر جسمِ اطهرت جا شد
بعدِ سی سال یا اخا گفتی
عاقبت مادر تو زهرا شد
دورتر از تنت حسین افتاد
همه دیدند قامتش تا شد
گفت عباس خیز و کاری کن
رویِ لشگر به خواهرم وا شد
دَمِ خیمه زمان غارت ها
سرِ یک گوشواره دعوا شد
سند ارث بُردن از زهرا
با کف پا به چادر امضا شد
پاسخ اَیْنَ عمّیَ العباس
سیلی چند بی سر و پا شد…
94
0
موضوعمناجات با حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزمدح حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | تاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | عصر عاشورا، شام غریبان و اسارت کاروان امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرقاسم نعمتی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346584
حاج سید مهدی میردامادی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
دوچشمت چشمه ی آب حیات است
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
همیشه روی لبم ذکر یا اباالفضل است
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
بوسه زده ست , حضرت مولا به دست تو
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
ظرف خالی دوباره پر شده است
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
دارم به لب همچون رطب نام تو را ای مهجبین
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
شکر حق دستان ما از دامنت کوتاه نیست
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
دل به دستِ تو سپردم ای «امانتدار , دست»
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
صدای چِکچِک باران؛ صدای گریهی آب است
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
چگونه وصف کنم یک جهان شجاعت را
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
ای کشته غلتان به خون ای علمدارم
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
یا رب چون من به غربت کسی مبتلا نباشد
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
عمو ببین لب خشک و دل پریشان را
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
ای علمدار به خون غوطهورم کو علمت
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
چرا افتاده ای، ای قهرمان شیر گیر من؟
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گفتم توسلی کنم امشب بنام تو
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
ابروی هلالی ات قمر، تیغ برنده است
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
کنار اشک دریا روضه ی ماست
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
به ماه این قبیله تا رسیدیم
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
تو قمر قبیله ی زهرایی
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
یک سوی ابوفاضل و یک سوی حسین
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)