کام بهار طعمۀ جام خزان شده

کام بهار طعمۀ جام خزان شده
زهری بلای جان امامی جوان شده
 
غربت کم است در حق مردی که خانه‌اش
زندان و خود شبیه به زندانیان شده
 
بی‌تاب لرزش بدنش دیدۀ زمین
گریان دست و پا زدنش آسمان شده
 
حتی برای کاسۀ آبی رمق نداشت
دستی که از شرار ستم ناتوان شده
 
برخورد چیست با لب و دندان که مهدی‌اش
حالا کنار بستر او روضه‌خوان شده
 
ای وای از آن غریب که لب‌های تشنه‌اش
زخمیِّ دست بی‌ادب خیزران شده
 
ای وای از آن عزیز که اهل و عیال او
پایین‌نشین مجلس نامحرمان شده
 
ای وای از آن شهید که انگشت‌های او
مقصود دست غارت یک ساربان شده
29
0
موضوعشهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
گریزورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحمد علی بیابانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیواحد
زبانفارسی

حاج ابالفضل بختیاری
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت