پر از شراره‌ی غم! جز دلی کباب نداری

پر از شراره‌ی غم! جز دلی کباب نداری
میان سینه‌ی خود غیر اضطراب نداری
 
نه مسلمی، نه بریری، نه عابسی، نه زهیری
مدافع حرم پای در رکاب نداری
 
دم ورودی باب الرضا رسیدم و گفتم 
تویی غریب که جز گنبدی خراب نداری 
 
تو شرح ماوقع کوچه نانوشته بگویی
تویی پیمبر روضه، فقط کتاب نداری
 
مخواه روضه چنان راز سر به مهر بماند 
بگو به کوچه چه دیدی؟ چرا جواب نداری؟
 
تو هم شبیه حسینت عزیز فاطمه هستی
عزیز فاطمه هستی ولی رباب نداری 
 
برای اینکه همیشه به سوگ تو بنشیند
عیال مرثیه‌خوان زیر آفتاب نداری
 
کنار نهر نکردند قصد نحر گلویت 
نگاه منتظری جانب سراب نداری 
 
اگر چه طشت، پر از پاره پاره‌های جگر شد
ولی کنار سرت جامی از شراب نداری
 
هزار مرتبه شکر خدا که مثل اسیران
سه ساله دخترکی بسته بر طناب نداری 
61
0
موضوعشهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرعلیرضا خاکساری
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت