پدر جان زد این غصه آتش به جان

پدر جان زد این غصه آتش به جان
اسیری ما، خنده ی شامیان
در این روز غربت عمویم کجاست
که می ترسم از خولی و ساربان

حسین یا حسین

چو شمع عزا خانه  لرزیده ام
ز سرمای ویرانه  لرزیده ام
قسم به حجابم ، که در شهر شام
ز چشمان بیگانه  لرزیده ام

حسین یا حسین

اگر کنج ویرانه پژمرده ام
یتیمم که اینگونه افسرده ام
سر تو روی نیزه ها بود و من
کنار سر تو کتک خورده ام

حسین یا حسین

99
0
موضوعشهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
گریزورود كاروان اسرا به شام و مجلس یزید امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمیثم مومنی نژاد
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت