مژده ای دل شب برات آمد

مژده ای دل شب برات آمد 
پرتو نور حی ذات آمد
سر زده نور مشرقین امشب
نورمجموعه ی کرات آمد
گشت فُطرس دخیل گهواره
پر زد و بر لبش نشاط آمد
صد مسیحا شد از دمش زنده
چون که جانبخش کائنات آمد
مست جام می بقاست حسین
گرچه لب تشنه ی فرات آمد
مژده بر جمله ی گرفتاران 
ساحل و کشتی نجات آمد
دِه ندا بر همه گنهکاران
شافع محشر و ممات آمد
کام مارا حسین شیرین کرد
عسل و شاخه ی نبات آمد
 
می وزد از بهشت بوی حسین 
صلوات خدا به روی حسین
 
 
به نبی رفته خُلق نیکویش 
و به ریحانة النبی بویش
فاطمه و ان یکاد می خواند
به علی رفته زور بازویش
جبرئیل است مهد جنبانش
به حسن رفته خال دلجویش
صلوات خدا به روی مهش
انبیا جملگی ثناگویش
خضر آب حیات می خواهد 
رفته بنشسته بر لب جویش
می زند ساره همره لعیا 
بوسه بر روی و شانه بر مویش
مهر و مه سجده گر به روی مهش
سجده گاهست طاق ابرویش
خورده دل های عاشقان حسین
گره از شوق او به گیسویش
شب میلاد او دلم از شوق
گشته چون زائری سر کویش
 
می وزد از بهشت بوی حسین
صلولت خدا به روی حسین 
 
 
این حسین کیست؟ مظهر عشق است
دل و دلدار و دلبر عشق است
جمله مستان و عاشقان را او
ساقی و میُّ و ساغر عشق است
پادشاهان غلام درگاهش 
فقط او شاه کشور عشق است
این حسینی که سید الشهداست
شهدا را پیمبر عشق است
کربلا بود عرصه ی خیبر 
و حسینی که حیدر عشق است
در کنار فرات لب تشنه 
کشته فرزند کوثر عشق است
خنجر شمر بُد بهانه حسین
کشته ی تیغ و خنجر عشق است
هر مفسر که یا حسین شنید
گفت  یاسین بی سر عشق است
یا هو الاول و هو الآخِر 
اول عشق و آخر عشق است
 
می وزد از بهشت بوی حسین
صلوات خدا به روی حسین 
76
0
موضوعولادت امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمدح امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرجواد کریم زاده
قالبترجیع بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت