لبِ تو، خنده‌ی تو، تیر سه‌شعبه، نه مرا

لبِ تو، خنده‌ی تو، تیر سه‌شعبه، نه مرا
این سه بر سوختن چند نفر هم بس بود
 
تا بمیریم رُباب و من و زینب باهم
بخدا حرمله یک داغ جگر هم بس بود
::
از لب خشک من افسوس نشد آب خوری
که برای لب تو بوسه‌ی تَر هم بس بود
 
دیدنی با تو شدم، بینِ دوراهی ماندم
تا بخندند همین حال پدر هم بس بود
 
تا رُباب از غمِ تو بینِ حرم جان بدهد
دیدن بچه نمی‌خواست، خبر هم بس بود
 
حنجرِ برگِ گُلت تابِ جراحات نداشت
تیر با فاصله رد می‌شد اگر هم بس بود
 
تا در آغوش خودم نرم بخوابی بابا
بینِ این دشت، همین سینه‌ی دَرهَم بس بود
7
0
موضوعشهادت حضرت علی اصغر (علیه السلام)
گریز
شاعرحسن لطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت