سه ساله دخترت افتاده از نفس، بابا!

سه ساله دخترت افتاده از نفس، بابا!
دگر مرا ببر از کنج این قفس، بابا!
 
به جز تو کآمده‌ای، امشبی به دیدارم
نزد سری به یتیم تو، هیچ ‌کس، بابا!
 
از آن دمی که سرت را به نیزه‌ها دیدم
به لب مرا بُوَد این یک کلام و بس: «بابا»
 
به پیشواز تو گر نامدم، مکن عیبم
که زخم دیده دو پایم ز خار و خس، بابا!
 
از آن‌ چه دید یتیمت ز کربلا تا شام
تمام راه چو من ناله زد جرس، بابا!
 
مرا ببر که فتادم ز پا در این ویران
دگر نمانده مرا راه پیش و پس، بابا!
25
0
موضوعشهادت حضرت رقيه بنت الحسين (سلام الله عليها)
گریز
شاعرمحمدسعید عطارنژاد
قالبغزل
سبک پیشنهادیزمینه
زبانفارسی

حاج محمدرضا طاهری
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت