تا یوسف اشکم سر بازار نیاید

تا یوسف اشکم سر بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
 
در سوز جگر مصلحت ماست که ما را
غیر از جگر سوخته در کار نیاید
 
خارم من و در سینه من عشق شکفته است
تا خلق نگویند گل از خار نیاید
 
بیمار فراقم من و وصل است دوایم
تدبیر به کار من بیمار نیاید
 
یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک
بر دیدن این دلشده یک بار نیامد
 
ای حجت هشتم که خدا خوانده رضایت
مدح تو جز از ایزد دادار نیاید
 
خود را به تو بستم که منم نوکر کویت
از نوکریم گر که تو را عار نیاید
 
ما عافیت از چشم تو داریم که گوید
بیمار به دلجویی بیمار نیاید
 
نومیدی و درگاه تو، بی سابقه باشد
هر کار ز تو آید و این کار نیاید
 
آخر به کجا روی کند ای همه رحمت
گر در بر تو شخص گرفتار نیاید
 
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشته است گنهکار نیاید
333
0
موضوعمناجات با | مدح امام رضا (علیه السلام) | امام رضا (علیه السلام)
گریزحرم امام رضا (علیه السلام) اماکن شریف
شاعرسید رضا موید خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیمناجات
زبانفارسی

حاج احمد واعظی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت