بعد من، خانم خوبِ خانۂ حیدر شدی

بعد من، خانم خوبِ خانۂ حیدر شدی
یار بی چون و چرای ساقی کوثر شدی
 
نیست بعد از من کسی غیر از تو هم-کفو علی
در محبت، در ادب، در خانه داری سر شدی
 
 
دورشان گشتی و آشوبِ دلم آرام شد
تا برای بچه هایم مادری دیگر شدی
 
من شدم أم أبیها و تو هم أم البنین
با أبالفضلت ولی از ساره هم سرتر شدی
 
تا شنیدی که حسینم جان سپرده تشنه لب
 بر سر و صورت زدی! شرمنده و مضطر شدی
 
بر زمین افتاد عباس و رسیدم علقمه
گفتمش مادر دو دستت کو؟ چرا پرپر شدی؟!
 
سالها در خلوتت؛ بر خاک، زیر آفتاب
روضه خوان ِ قتلگاه و خشکی حنجر شدی
 
در میان روضه ها رو میگرفتی از رباب
بیشتر انگار بیتابِ علی اصغر شدی
 
می نشستی پای اشک زینبم گریه کنان
سوختی و پابه پای خیمه شعله ور شدی
 
 
هق هق افتادی همینکه گفت از شمر و سنان
بیقرارِ غارتِ گهواره و معجر شدی
 
مادر ساداتم و اجر تو را هم میدهم
مادر عباس ِ من هستی و نام آور شدی!
33
0
موضوعوفات | مدح حضرت ام البنين (عليها السلام) | حضرت ام البنين (عليها السلام)
گریزتاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمرضیه عاطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت