ای بــه بنیــن تــو درود همـه

ای بــه بنیــن تــو درود همـه
فاطمـه یا فاطمـه یا فاطمـه
 
بانوی دین، مظهر عشق و وفا
ام بنین، مادر صدق و صفا
 
بــاغ گــل یــاس! سـلامٌ علیک
مـــادر عبــاس! ســلام‌ٌ عـلیک
 
سُفره‌ی جود و کرمت با حسین
اذن دخـول حــرمت یا حسین
 
فـــاطمه‌ی دوم حیــدر شــدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
 
ماه تو از ماهِ فلک خوب‌تر
پیش علی از همه محبوب‌تر
 
ستارگانت همه خورشیدِ نور
چشم بد از جمالشان باد دور
 
جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟
جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد؟
 
جز تو که در کرب و بلای حسین
چـار پسـر کــرده فـدای حسین؟ 
 
تو بانوی بیت ولی گشته‌ای
دور حسین ابن علی گشته‌ای
 
تا که در آن بیت مقرّب شدی
از دل و جان عاشق زینب شدی
 
حق به تو یک بهشت احساس داد
دسته گلی به نام عبّاس داد
 
سزد که ناموس خدا خوانمت
مادر کلّ شهدا خوانمت
 
معرفتت زبانزد عالَم است
مِدحت عالَم به ثنایت کم است
 
در بغلت بُوَد گل یاس تو
یعنی قندانۀ عبّاس تو
 
بود چو خورشید رخش منجلی
خواستی‌اش دهی به دست علی
 
مشام تو شنید بوی حسین
چشم تو افتاد به روی حسین
 
فدایی خون خدا خواندی‌اش
دور سر حسین گرداندی‌اش...
 
دلم گرفته ذکر امّن یجیب
زیارت مدینه‌ام کن نصیب
 
که گریم از برای تو در بقیع
به یاد گریه‌های تو در بقیع
 
بقیع از اشک تو آمد به جوش
صدای گریۀ تو آید به گوش
 
کرده به داغ چار فرزند صبر
کشیده‌ای چهار تصویر قبر
 
اشک مصیبت ز بصر ریختی
به یادشان خونِ جگر ریختی
 
چشم تو از بس که فراوان گریست
به گریۀ تو چشم مروان گریست
 
تو نالۀ وا ولدا می‌زدی
اهل مدینه را صدا می‌زدی
 
بدین سخن فکند آهت طنین
که کس نگوید به من امّ البنین
 
چار گلم به تیغ، پرپر شدند
چار مَه‌ام به خون شناور شدند
 
امّ بنین باغ گل یاس داشت
دسته گلی سرخ چو عبّاس داشت
 
ای ثمر دل، گل احساس من
ساقی اهل بیت، عبّاس من
 
شنیده‌ام دست تو از تن زدند
به فرق تو عمود آهن زدند
 
شنیده‌ام تا تنت از هم گسست
پشت حسین ابن علی هم شکست
 
شنیده‌ام که جای من فاطمه
به دیدنت آمده در علقمه
 
شنیده‌ام شعله به خشمت زدند
شنیده‌ام تیر به چشمت زدند
 
شنیده‌ام سکینه بی تاب بود
به خیمه‌ها منتظر آب بود
 
شنیده‌ام که دشمنان صف زدند
کنار جسم بی سرت کف زدند
 
شنیده‌ام که شد ز شمشیر تیز
پیکر تو، چو برگِ گل ریز ریز
 
گریه کنم روز و شب ای نور عین
بر تو نه، بلکه در عزای حسین
 
تو در مدینه مادری داشتی
مادر خونین‌جگری داشتی
 
اگر که پاره پاره شد پیکرت
بود به دامانِ برادر سرت
 
حسین فاطمه برادر نداشت
کشته شد و مثل تو مادر نداشت...
 
 
چار پسر دادی و زین افتخار 
شــد حرم چار امامت مزار
 
پــاسخ آن وفــا و احســاس تـو 
فاطمــه شــد مادر عباس تـو 
 
تو را فراق اشجع النّاس کشت
داغ حسین و داغ عبّاس کشت
 
گریه‌ی تو به جز عبادت نبود
وفات تو غیر شهادت نبود
 
دگر تنت دفن نشد شبانه
تنت نداشت جای تازیانه
 
بـر در بیـت تـو شـرارت نشد
بر گل روی تـو جسـارت نشد
 
ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس
لگـد بـه پهلـوت نـزد هیچکس....
49
0
موضوعوفات | مدح حضرت ام البنين (عليها السلام) | حضرت ام البنين (عليها السلام)
گریزتاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | هجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرغلامرضا سازگار
قالبمثنوی
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی

حاج محمود کریمی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت