اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد

اینکه از زهر جفا جای به بستر دارد
طشتی از خون دل خویش برابر دارد
 
چشمهایش به در و منتظر آمدنیست
زیر لب زمزمه مادر مادر دارد
 
جگرش سوخته از یک غم و یک غربت نیست
داغ ارثیست که در سینه مکرر دارد
 
زهر تنها کس و کار دل او گشت اگر
یادگاریست که از کینه همسر دارد
 
پیش چشمش که توانسته بروی منبر
_رود و دست به سبّ پدرش بردارد؟!
 
لحظه های سفرش در بغلش می گیرد
چادری را که بوی یاس معطر دارد
 
آرزو داشت نمی دید در آن کوچه تنگ
مادرش روی زمین لاله پرپر دارد
 
گفت با گریه حسینم... تو دگر گریه مکن
که حسن میرود و سایه خواهر دارد
 
آه... لایوم کیوم تو که در صحرا کیست؟
جسم صدچاک تو از روی زمین بردارد
86
0
موضوعشهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها) | عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرمحمد علی بیابانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت