ایها المظلوم-ayohalmazloom
شعر و اشعار مدح حضرت معصومه بهمراه صوت سبک و گریز اشعار
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
ما را خدای حضرت معصومه
خوانده گدای حضرت معصومه
 
شاعر شدیم تا بنویسیم از
مدح‌وثنای حضرت معصومه
 
انگار روی عرش خدا هستیم
زیر لوای حضرت معصومه
 
قم شوره‌زار بود و گلستان شد
از خاک پای حضرت معصومه
 
عمری به او کریمه لقب داده‌ست
جود و سخای حضرت معصومه
 
هر مشکلی که داشته‌ام حل شد
با یک دعای حضرت معصومه
 
وا می‌کند هزارگره، دستِ
مشکل‌گشای حضرت معصومه
 
در زندگی غریب نشد هرکس
شد آشنای حضرت معصومه
 
معصومه‌ی امام‌رضا بانوست
مولا، رضای حضرت معصومه
 
مثل حریم شاه خراسان است
صحن‌وسرای حضرت معصومه
 
” مَن زارَها بِقُم فَلَهُ‌الجَنَّه “
این شد بهای حضرت معصومه
 
یک‌بار آمده حرم و یک‌عمر
شد مبتلای حضرت معصومه
 
در این حرم طلا شده مس‌هامان
با کیمیای حضرت معصومه
 
درمان دردهای دوعالم شد
دارالشفای حضرت معصومه
 
شکر خدا ضریح دلم بوده‌ست
یک‌عمر جای حضرت معصومه
 
عالم گدای حاتم طایی بود
حاتم گدای حضرت معصومه
 
ناقابل است هدیه‌ی من، اما
جانم فدای حضرت معصومه
نور تو بر زمین اصابت کرد
عرش را غرق بُهت و حیرت کرد
باد با شاخه های سبز امید
کوچه ی شهر را نظافت کرد
بین ” احساس” و “عقل” دعوا بود
این دو را ” دل ” به صلح دعوت کرد
صفحه‌ی حُسن تو ورق می خورد…
دفترت عشق را روایت کرد
ابر ، دنبال تو به راه افتاد
آسمان در پی تو حرکت کرد
هر کجا حرف از بزرگی شد
باید از شوکتِ تو صحبت کرد
لایقِ جلوه ات نبوده کسی
حدِّ آن را خدا رعایت کرد
ماه‌بانوی مُلک ایرانی…
مِهر تو در دلم حکومت کرد
قم ، اگر عُشُّ آلِ احمد شد
خاکِ آن را دَم تو ، تُربت کرد
فاطمه‌بودنت مُسَجَّل شد
نامت این حُکم را کفایت کرد
وصف معصومه شرح عصمت توست
پاک شد هر که با تو بیعت کرد
یا رضا ، یا رضای هر شبه‌ات
شیعه را غرق در رضایت کرد
با همان چادری که بر سر توست
می شود خلق را شفاعت کرد
 
قسمِ آخر دعای منی
” فاطمه؛ اِشْفَعی‌لَنای” منی
 
ای کریمه! کرامتت علنی‌ست
همه جا از عنایتت سخنی‌ست
هر که یک‌بار خورده نان تو را
گفته که سفره‌داری‌ات حسنی‌ست
هیبتت ، آفتابِ ظلمت ماست
کار آئینه‌ی تو شب‌شکنی‌ست
عصرِ شعری که در حریم تو بود
خوش‌ترین ساعت هر انجمنی‌ست
سنگ‌فرش حیاطِ صحن شدن
بهترین آرزوی هر بدنی‌ست
کار من پیچ خورده..،کاری کن!
گره هر قَدر کور ، وا شدنی‌ست
من به همسایگیت مفتخرم
همه‌ی ذوق من به هم‌وطنی‌ست
 
نسل در نسل..،در جوار توایم
عجمی‌زاده‌ی دیار توایم
 
مثل جَدَّم غلام خواهم شد
صاحبِ احترام خواهم شد
قالی‌ات را به دوش من بگذار…
خادمی خوش‌مرام خواهم شد
پادشاهی‌ست مُزد نوکری ات
با تو عالی‌مقام خواهم شد
قطره ، قطره به پات خواهم ریخت
رفته ، رفته تمام خواهم شد
کوه خضر تو ، کوه طور من است…
با خدا همکلام خواهم شد
با علیکت..،بریز خون مرا
کشته‌ی یک سلام خواهم شد
هرچه نَفْسم درنده‌خو باشد
در حریم تو رام خواهم شد
اذنِ گنبد به زاغ اگر بدهی
جَلد این پشت‌بام خواهم شد
طُعمه هایم اگر که گندم توست
عاشق هرچه دام خواهم شد
آهوی طوس یا کبوتر قم…
تو بگو هر کدام..، خواهم شد!
دمِ باب‌الجواد می‌افتم
فرش راه امام خواهم شد
 
با تو آن حاجتِ روا هستیم
زائر مشهدالرِّضا هستیم
 
فصل دلتنگی‌ات زمستانی‌ست
چشم‌هایت همیشه بارانی‌ست
آسمانت اسیر شب شده است
گرچه دور و برت چراغانی‌ست
آنقَدَر قلب تو پر از غم شد
قدر یک آه در دلت جا نیست
بی خبر بودن از پدر..،سخت است
نامه ات دلخوشی زندانی‌ست
حسرتت ، دیدن برادر بود…
لحظه‌ها،لحظه های پایانی‌ست
سم به جانت نشسته بانو‌جان
چشم امید تو به فردا نیست
باز هم شُکر ، خانه ات امن است
کُل قم در پی نگهبانی‌ست
کافری با لگد نزد به دری…
رسم همشهری‌ات مسلمانی‌ست
” دُوُّمی داد زد سرِ زهرا “
نعره‌اش،نعره های شیطانی‌ست
پای نامحرمی به کوثر خورد
چکمه روی کلامِ قرآنی‌ست
 
آه! اهل سقیفه بد کردند
چادرش را همه لگد کردند
شب را به پایان می رساند طلعت نورت
خورشید عالم خلق شد از برکت نورت
از کهکشان ها هم گذشته وسعت نورت
جبریل سر خم کرده پیشِ هِیبَت نورت
 
روز ازل نورِ تو را بر ما که تاباندَند
ما را غلام “حضرت معصومه جان ” خواندند
 
تو بانیِ آرامشِ امواجِ دریایی
آئینه ی یکتاییِ عرش مُعلّایی
یاسی ترین سجّاده ی محراب بابایی
تو دُوُّمین انسیةُ الحَوُرای طاهایی
 
دشت تمنّایی و ما آهویَت ای خانم
خیلی به زهرا رفته خلق و خویَت ای خانم
 
در موج مِهرَت کشتی الطاف را گم کن
مانند مادر بر دل طفلت ترحم کن
“آموزگار حضرت مریم”..،تَکَلُّم کن
جان رضا ما را فقیر “مشهد” و “قُم” کن
 
هرکس گدای کوی این خواهر-برادر شد
جیره بگیرِ سفره ی موسی بن جعفر شد
 
ای ماه‌تابِ روشنِ شب هایِ پُر امّید
ای رود جاری،چشمه سارِ جُلگه ی توحید
باران تو بر سرزمینم رنگ و بو بخشید
تا آمدی..،ایران نسیم فاطمی پیچید
 
لوح دل ما لنگِ امضای شما باشد
چشم عَجَم خاکِ کف پای شما باشد
 
داری تو چشمِ گریه خیزی،حال مضطر هم
بالِ پر از زخمت شکسته..،ریخته پَر هم
دلواپس بابا و دلتنگ برادر هم…
آخر شما را می کُشَد این حالت درهم
 
از آهِ پُر سوزِ تو عالم گریه می کرده
با یا “رضایَت” اهل قُم هم گریه می کرده
 
فصل خزان و روزگاری زرد آخر سر…
هجران و زهرتلخ و آهی سرد آخر سر…
داغ‌برادر..،داغ بابا..،درد..،آخر سر…
این ها تو را از پای درآورد آخرسر
 
سجّاده ی خالی تو در سرسرا پهن است
سنّی نداری..،بستر مرگت چرا پهن است
 
آن روز که تو وارد ایران شدی بی بی
مانند خورشید فلک،تابان شدی بی بی
تفسیر نصِّ آیه ی قرآن شدی بی بی
در خانه ی ایرانیان مهمان شدی بی بی
 
شکر خدا شأن مقامت حفظ شد آن روز
الحمدلله احترامت حفظ شد آن روز
 
آبی تکان خورده است آیا در دلت!؟ هرگز
پای حرامی شد رکاب مَحمِلت!؟ هرگز
چشمان شورِ بی حیا شد مشکلت!؟ هرگز
بازار قم گردیده آیا قاتلت!؟ هرگز
 
سهم دل رنجور تو غم شد!؟نشد در قم
از معجرت یک تار نخ کم شد!؟نشد در قم
 
آیا تمام گلشنَت در یک زمان پژمرد!؟
تیزیِ سنگِ شام بر پیشانیِ تو خورد!؟
اصلاً طناب شمر تا اینجا تو را آزُرد!؟
خورجینی آیا هستی ات را در تنوری بُرد!؟
 
با خنده های نیزه داری پست باریدی!؟
راس برادر را سرِ سرنیزه ای دیدی!؟
 
زینب میان شهر پر نیرنگ گیر افتاد
زینب میان قومِ بی فرهنگ گیر افتاد
زینب میان کوچه های تنگ گیر افتاد
زینب به زیر ازدحام سنگ گیر افتاد
 
این آینه خیلی ترک خورده است در کوچه
از دست شاگردش کتک خورده است در کوچه
مظهرحجب و حیافاطمه ی معصومه
گوهر کشور ما فاطمه ی معصومه
مریم آل عبا فاطمه ی معصومه
جان به قربان تو یافاطمه ی معصومه
 
فاطمه نام تو و زِینِ اَبی بی بی جان
معدن عفت و کوه اَدبی بی بی جان
 
“فَلَهُ الجَنهَ” هرآنکس که تورا “زارَبِقُم”
حرمت خانه ی امید تمام مردم
شده حج فقرا مثل امام هشتم
ای که احسان وسخا،جود و کرم عادَتَکُم
 
زمزم از حوض حیاط حرمت میجوشد
خضر پیراهن خدام تو را می پوشد
 
گرد شمع تو زدن حلقه تمام علما
خاک بوسی شما فیض مدام علما
بردن نام تو شد ذکر قیام علما
زیر پاهای تو خاکند عِظام علما
 
شاَن تو چیست “فَداها” به توگفته معصوم
شاَن تو مثل خود فاطمه شد نامعلوم
 
بهترین عبد خدایی و سراپا توحید
به مقامت نرسد درک بشر بی تردید
ای به دل های پراز غم شده نور امید
خشتی از گنبد زرد حرم تو خورشید
 
کردی آباد دل خشک کویرم را تو
شهر قم مثل بهشت است برایم باتو
 
هرکه بر روی لبش نام تو دائم دارد
نظر لطف به او حضرت کاظم دارد
دین ما هست در آن هرچه که لازم دارد
تا احادیث صحیحی چو “فَواطِم” دارد
 
هرکسی درحرمت ذکر رضاجان برده
روی درد و غمش انگار که سوهان خورده
 
کربلا برده مرا شاه خراسان هربار
شده ام عازم مشهد به دعایت بسیار
کار من نیست به لطف و کرم تو دشوار
باید این را بکنم تا به قیامت اقرار
 
“حوض سلطان”شدم ازبسکه نمک گیر توام
گفتم از فاطمه تا در پی تفسیر توام
 
بازهم فاطمه و حال خراب و بستر
گرچه از دردشب و روزشده چشمش تر
زخم بر بازو و برسینه ندارد آخر
با نفس هاش نیامد به لبش جان دیگر
 
یاد زهراست اگر گریه ی او جانکاه است
عمر هر فاطمه از آل نبی کوتاه است
با نگاهت، می‌زنم با قدسیان پر، در بهشت
می‌گذارم سر، بر این خاک معطر، در بهشت
 
آب سقاخانه‌ات را هر زمان نوشیده‌ام
گوییا نوشیده‌ام از حوض کوثر، در بهشت
 
خوانده بودم: «با کریمان کارها دشوار نیست»
باز مبهوتم، در آوردم چرا سر در بهشت؟
 
خوب و بد، با هم، میان صحن تو، پر می‌زنند
نیست قانونِ «کبوتر با کبوتر…» در بهشت
 
کوه خضرم، ایستاده نه، که می‌آیم به سر
با هوای عطر تو، چون روز محشر، در بهشت
 
شهد سوهان‌های شَهرت، برده است از خاطرم
طعم آن گندم که خوردم، شام آخر، در بهشت
 
رفتم از قم تا به مشهد، با قطار واژه‌ها
تا که خواندم از برادر، پیش خواهر، در بهشت
 
گر چه دور از آن بهشت زیر پای مادرم،
جای مادر، سوی دختر، می‌کشم پر، در بهشت
 
چشمه‌ی تسنیم و نهرند، اشک‌های چشم من
پیش چشمم رد شد آخر، روضه‌ی در، در بهشت
 
می‌شود یعنی بخوانی در قیامت هم مرا؟
تا بخوانم از شکوهت، بار دیگر در بهشت
 
ما به جای قبر پنهان، زائر صحن توایم
فاطمه! ما را شفاعت کن، چو مادر، در بهشت
اینهمه بیشتر اضافه شدن
زدن بال و پر اضافه شدن
حال خوبیست بین این زوار
با دو چشمان تر اضافه شدن
در شلوغی این حرم باید
لااقل چند در اضافه شدن
بین این صحن آینه اصلا.
چه قدر خوب هر اضافه شدن
باید اینجا رها کنم خود را
اشتیاقی ست در اضافه شدن
 
قلبمان در حریم با کرمان
چه قدر خوب می زند ضربان
 
بال های کبوتران وا شد
هر کس اینجا رسید آقا شد
زائری در شلوغی صحنت
گم شد و رفت و باز پیدا شد
چشمم هر بار بر ضریحت خورد
خشکسالش گذشت و دریا شد
بهتر از این نمی شود بانو
سائلت هر چه خواست درجا شد
دلم انگار روبروی حرم
زائری در حریم زهرا شد
 
چه قدر خوب روی لب دارم
ذکر زهرا و فاطمه با هم
 
حال خوبیست هر کجای حرم
وقت پرواز در هوای حرم
چه قدر میل گفتگو دارم
زیر ایوان غروب های حرم
مرمر و سنگ و عطروبوی گلاب
ماجرائیست ماجرای حرم
بین تکثیر نور و آئینه
می رسد بانگ ربنای حرم
آسمان را کشیده روی زمین
این دو گلدسته ی طلای حرم
 
حرم اهل بیت در اینجاست
حرم خوب مادرم زهراست
 
کیستم من گدای معصومه
سائل آشنای معصومه
حک شده روی سردر قلبم
فقط اینجاست جای معصومه
چه قدر خوب از همان اول
دل من شد برای معصومه
معجزه می کند خداوندی
دست مشگل گشای معصومه
بنویسید عالمی دارم
با امام رضای معصومه
 
روزی ام را شما بده بانو
رزق کرب و بلا بده بانو
آن کسانی که باورم دارند
سائل اما زر و دِرَم دارند
دوستان فقیر من، غنی اند
دیده بر صاحب کرم دارند
مثل خورشید می درخشند و
سایه ای بر روی سرم دارند
این سه ارباب، نورِ اَلله اند
در دل عاشقان حرم دارند
 
به رضا می رسد سه مرقومه
مقصدش صالح است و معصومه
 
می نویسم فقط گدا هستم
کفتر خانه ی شما هستم
می نویسم دخیل سه حرمم
گرچه دلتنگ کربلا هستم
خسته از کاظمین آمده ام
تشنه ی جام سامرا هستم
می نویسم که زائرم اما
حاجی خانه ی خدا هستم
 
قرن، قرن کرامت ازلی است
کار، دست نوادگان علی است
 
نور محض علی الدوام، رضا
از همین جا به تو سلام، رضا
هرکجا حرف دیگران آمد
حرف من بوده یک کلام، رضا
بسته ام دل به پنجره فولاد
زندگی بی غمت حرام، رضا
حاجتم را به اذن تو دادند
خادمان تو یا امام رضا
 
قبله ام سوی تو شده مایل
پس نباید به کس ببندم دل
 
دل عاشق، اسیر معصومه است
خاک محشر کویر معصومه است
شور دریاچه اش چه شیرین است
اصلاً آنجا غدیر معصومه است
گره وقتی به کار می افتد
آخرین تیر، تیر معصومه است
آنچه زهرا نداشت در دنیا
حرم بی نظیر معصومه است
 
می زنم پیش پای او زانو
دختر فاطمه است این بانو
 
چشم ما و محبت صالح
دست ما و اجابت صالح
نذر موسی بن جعفری داریم
تا قیامت ز برکت صالح
هم گداهای شهر ری هستیم
هم گداهای حضرت صالح
دل نبستیم بین عصر ظهور
به کسی غیر دولت صالح
 
نان ما و نوای ما مهدی است
به همه دردمان دوا مهدی است
خانه‌ای که سایه‌اش موسی‌ابن جعفر می‌شود
خوشبحال آنکه در این خانه دختر می‌شود
 
از زیارت نامه‌ات پیداست بیش از آن ، رضا
از مقاماتت بگوید خلق کافر می‌شود
 
از سفارش‌های آقایم رضا فهمیده‌ام
خوشبحال هرکه با تو او برادر می‌شود
 
باورش سخت است اما باورِ ما هست که..
زائرت با زائرِ زهرا برابر می‌شود
 
می‌شود ام‌ابیها هرکه نامش فاطمه است
دختر این خانه هم یک روز مادر می‌شود
 
در مقام زائرانت دیده‌ام این شأن را
هرکه از قم می‌رود مشهد کبوتر می‌شود
 
تکه سنگی بودم و گفتند باید قم روی
سنگ اگر عاشق شود در صحن مرمر می‌شود
 
می‌شود مرمر ولی نه ، چند وقتی بگذرد
زیر پای زائران یک تکه گوهر می‌شود
 
دانش‌آموز آمدند و عاقبت مرجع شدند
سنگ هم اینجا بیاید عاقبت زر می‌شود
 
هر کویری که تو را فهمید می‌گردد بهشت
هر بهشتی که به تو دل داد قمصر می‌شود
 
گاه در مشهد زمانی قم زمانی شهر‌ری
خوشبحال ما که با تو عمرِ ما سر می‌شود
خو گرفتیم به هجران و گرفتاری خویش
بیقراریم و دچاریم به ناچاری خویش
طلب ما ز کریمان سرِ جایِ خودش است
ما فراموش نکردیم بدهکاری خویش
قرب ما گوشه نشینان به نوازش نکشید
گریه کردیم سحر، موقع دلداری خویش
برو سجاده ی ما را بتکان، مِی بردار
بسکه مستیم در این میکده با زاری خویش
 
وسط حلقه ی عشاق، زمینگیر شدیم
خوب شد بین گداهای حرم پیر شدیم
 
خاکِ ویرانِ زمین عالم بالا شده است
راهِ معراج همه خانه ی موسی شده است
می کشانند عقب قافله تا عرش، مرا
طورِ موسی همه اش جلوه ی زهرا شده است
دختر فاطمه در اصل، خودش فاطمه است
بی جهت نیست که معصومه ی بابا شده است
خواهری آمده تا دل ز برادر ببرد
آنکه با اذن رضا آبروی ما شده است
 
مات او گنبد و گلدسته و ایوانِ طلاست
ذات او جلوه ای از پنج تن آل عباست
 
بین ما زمزمه و حال دعایش پیچید
در محله، خبر لطف و عطایش پیچید
بیشتر گرم طوافش که شدم فهمیدم
دور و اطراف ضریح، اسم خدایش پیچید
خِیریّت داشت بماند، نرود جای دگر
وسط کوچه اگر پای گدایش پیچید
خوب شد درد مریضی که به پایش افتاد
خوب تر شد که رضا نسخه برایش پیچید
 
جای ما امن شده تا به تلاطم نخوریم
بهتر این است که از کنج حرم جُم نخوریم
 
خاک، زر می شود از یک نظر رهگذرش
آمدم سجده کنم باز روی خاک درش
وقت و بی وقت، چرا درب حرم را نزنم
حرجی نیست به دیوانه اگر زد به سرش
با گنهکاری خود آمدم و راهم داد
باز شرمندهء زهرا شده ام بیشترش
آه ای بادصبا آه دلم تنگ شده
حاجتم را برسان دست ضریح پدرش
 
شدنی نیست بگیرد دل ساقی ز کسی
شدنی نیست نگیرند سراغی ز کسی
 
خواهری سوخت ولی مضطر و رنجیده نشد
وسط معرکه ها بال و پرش چیده نشد
به سر و صورت و آن پوشیه اش دست نخورد
نور خورشید، نهان مانده و تابیده نشد
هرکسی دور و برش بود فقط محرم بود
نخی از معجر او دست کسی دیده نشد
 
محترم بود و سر کوچه و بازار نرفت
وسط بزم می و مجلس اغیار نرفت
عاشقی..،نقطه ی پایانی درماندگی است
عاطفه..،مزّه ی شیرینیِ سرزندگی است
عشق..،در مکتبِ توحیدی ما،بندگی است
فِیضِ دارندگی اصلاً به برازندگی است
 
“اشک” ،دارایی ما بوده که سرچشمه شدیم
از طفولیّتمان خادم معصومه شدیم
 
آفتابی است که در ظلمت شب گُم نشود
رود نوری است که درگیر تلاطم نشود
باغ سبزی است که در ذهن تجسم نشود
هیچ جایی حرم فاطمه ی قم نشود…
 
“السّلام ای حرمت شرح پریشانی ما”
السلام ای نفسِ شاه خراسانی ما
 
چهره ی زشت زمین با قدمت زیبا شد
جسم بی جان تمامیِّ جهان احیا شد
سند فخر عجم تا به ابد امضا شد
تربت شهر تو تسبیح بهشتی ها شد
 
آن زمینی که شده لانه ی جبریل”قُم” است
شوره‌زاری که به دریا شده تبدیل”قُم” است
 
گنبد زرد تو خورشید فلک گسترمان
آسمانِ حرم ات آرزوی آخرمان
کاش دستی بکشی بر روی بال و پرمان
سایه ی مادری ات کم نشود از سرمان
 
دومین شافعه ی محشر ما هستی تو
مثل زهرا بخدا مادر ما هستی تو
 
آه ای شادیِ در حالِ عبور بابا
خنده ات مایه ی لبخندِ سرور بابا
بانیِ دردِدل وادی طور بابا
به خداوند تویی سنگ صبور بابا
 
“به فداکِ…” مگر از آن لبِ تر می اُفتاد
هر زمان نامه ی تو دست پدر می افتاد
 
انبیا شیفته ی مبحث خاصَ‌ ات..،بانو
جان ‌فدایِ دلِ توحیدشناس‌ ات بانو
می شود با چه کسی کرد قیاس ات بانو!
مریم و آسیه شاگرد کلاس ات بانو
 
نمی از قطره ی علم تو خودش یک دریاست
حوزه ی علمیه از برکت تو پابرجاست
 
جای جای حرم‌ ات جنّت رضوانی هاست
گوشه ی صحن تو خلوتگهِ بارانی هاست
عبد کوی تو شدن اوج مسلمانی هاست
دامنت منشاء رزق همه ایرانی هاست
 
تشنگان را به لب جوی طهورا بفرست
“چادرت را بتکان روزی ما را بِفِرست”
 
بَرَکات تو به جانِ عَجَمت می چَسبد
ای کریمه ، چقدر اشک غمت می چسبد
گریه کردن سر خوانِ کرمت می چسبد
“یا رضاااا “داد زدن..،در حَرَمَت می چسبد
 
زائرت از همه دلگیر شده..،رحمی کن
بخدا مشهد من دیر شده..،رحمی کن
 
کاش در حین قنوت سحرت یاد شوم
من آلوده ی دلباخته هم شاد شوم
چه هراسی است،اگر طعمه ی صیّاد شوم
مطمئنَّم که به دستان تو آزاد شوم
 
چون برادر..،به تو هم آمده خوش‌خو باشی
به گمانم که تو هم ضامن آهو باشی!
 
خاک ایران شرف عرش مُعلّی دارد
چون دو طوبای بهشتیِ خدا را دارد
مشهدش”حیدر” و قم “حضرت زهرا” دارد
روی دیده قدم آل نبی جا دارد
 
شُکر..،این خاک دلِ پاکِ ولی را نشکست
شهر قُم حُرمَتِ ناموس علی را نشکست
 
بی حیایی وسط کوچه ندیده است کسی
ضربه ی سیلی مُهلک نچشیده است کسی
معجر دخترکی را نکشیده است کسی
لاله ی گوش!؟!به قرآن ندریده است کسی
 
آه ای عمه ی سادات..،چه دیدی در شام
آه ای زینب کبری..،چه کشیدی در شام
از امشب با دلم من راهی قم می‌شوم
در حرم در خیل زائرهای او گم می‌شوم
لحظه‌ای هم پیش کفترها چو گندم می‌شوم
بین سیل جمعیت غرق تلاطم می‌شوم
 
مِی اگر از قم بجوشد شور شاعر بیشتر
 
می‌وزد از هر طرف عطر گل یاس کبود
ای به صحن و ساحتت از جانب موری درود
بر غبار درب جنت می‌زنم اینجا سجود
از قضا سرکنگبین در این حرم صفرا فزود
 
گریه هرچه شد فزون شادیّ زائر بیشتر
 
قم نگو گو مأمن و گو جنت‌الاعلای ما
گو به این خاک بهشتی کوکب شب‌های ما
گشته از نام بلندش معتبر دنیای ما
فکر آن بوده همیشه بهترین رؤیای ما
 
زائرانش از بناها در معابر بیشتر
 
در حرم من آشنا هستم کجا بیگانه‌ام؟
گوشه‌ی دروازه‌ی ساعت شده میخانه‌ام
راحتم اینجا شبیه منزل و کاشانه‌ام
نیست فرقی بین شب‌های حرم با خانه‌ام
 
این مسافر خو گرفته از مجاور بیشتر
 
بشنو بانو این سلامی که رسد از جان من
می‌دهم بر تو سلام ای خواهر سلطان من
مفتخر از مشهد و شیراز و قم، ایران من
گفته بودی بی رضا دنیا شده زندان من
 
سینه‌ات تنگ رضا بود این اواخر بیشتر
 
آمدی یک شهر آمد بهر استقبال تو
شیعیان در هر طرف دور و برت دنبال تو
قبله‌ی مردم از این پس صورت تمثال تو
سرزمین قم شود یک گوشه از اموال تو
 
شأن تو در شهر باشد از مهاجر بیشتر
 
می‌چکد باران گل از روی هر بام و سرا
فرش راهت گشته دلها از ورودی تا کجا
محترم‌تر می‌شوی چون هم تویی اخت‌الرضا
هم خودت داری هزاران فضل و داری مرحبا
 
احترامت می‌کند قم از مسافر بیشتر
 
عمه زینب هم مسافر شد نه اما چون عزیز
مضطرب بود و پی یک راه چاره یک گریز
خاک عالم بر سر این قافیه ریزد… کنیز…
درد دارد طعنه‌ها و تهمت و دشنام و نیز
 
ضربه‌ی سنگ مسلمانان ز کافر بیشتر
زهرای ایرانیِ ما زهرا نشان بانو
قربان این بانو و ای قربان آن بانو
 
از پیش تو تا فاطمه انگار راهی نیست
وقتی که می‌آیم دَمِ این آستان بانو
 
باید ببینی چهره‌ی موسی‌ابن‌جعفر را
وقتی صدایت می‌کند معصومه‌جان بانو
 
معصومه ای یافاطمه فرقی ندارد که
در این زمین خاتونی و در آسمان بانو
 
باید نخواهیم از تو کم‌ها را و دنیا را
این کار بهجت هاست در این آستان بانو
 
جای تعجب نیست اینجا جای مرجع هاست
شمعی و هستی جامع ما در جهان بانو
 
یا اینکه عارف یا که علامه است یا فاضل
خورده است هرکس که کنارت آب و نان بانو
 
یک طور دیگر می‌شود صحن و رواق تو
وقتی سلامت می‌کند صاحب زمان : بانو
 
یک عمرمدیون رضا هستیم و معصومه
قربان این آقا و ای قربان آن بانو
 
خورشیدبان شمس‌الشموس و مهربان بانو
شکرِ خدا هستی همیشه سایبان بانو
 
از خانه‌ی باب‌الحوائج قسمتِ مائید
ما را سپرده‌اند دستت مهربان بانو
 
هِی دست خالی آمدیم و دست پُر رفتیم
هِی امتحان کردیم این را امتحان بانو
 
با “اِشفَعیلی ” میرسم پیشِ ضریحِ تو
با “آل‌یاسین” میرم تا جمکران بانو
 
مارا سه‌شنبه‌های این جاده هوایی کرد
رفتیم و می‌خواندیم از لب تشنگان بانو
 
دیدند بی‌جان است بی‌آب است بی یاور
تنها ، غریب اُفتاده با یک کاروان بانو
 
رفتند از رویِ تنِ بی جانِ او اما…
یک دست سالم مانده و یک ساربان بانو
 
یک تازیانه مانده و یک خواهرِ زخمی
یک خیزرانِ تازه و یک نیمه‌جان بانو
 
لیل و نَهار ما که این خواهر برادر هست
قربان این آقا ای قربان آن بانو
مرغِ حرم بودم ولی رزقم اسارت شد
دلتنگی و دلشوره آدابِ زیارت شد
دستم اگرچه از ضریحت فاصله دارد
قلبم دخیلِ این ضریح و بی قرارت شد
پر می زنم مثلِ کبوترهایِ این گنبد
جَلد هوایت جان و قلبِ دوستدارت شد
لطف و عطایِ این کریمه یاکریمم کرد
شد آسمانی هر کسی که جیره خوارت شد
 
معصومه یِ معصومِ هفتم زینبِ ایران
منظومه یِ آیاتِ نور و مکتبِ سلطان
 
گیتی نمی بیند زنی چون فاطمه امّا…
ای دخترِ موسی تویی آئینه یِ زهرا
ای سفره دارِ آسمان اِی روضه ات رضوان
خیرِ کثیری و به دستت بوسه زد بابا
مثلِ عموجانت حسن بابُ الکرم هستی
مثلِ حسینی پرچمت تا به ابد بالا
آرامشِ جانِ علی موسَی الرّضایی و…
با یک سفارش می بری کرب و بلا ما را
 
جارو زده صحن و سرایت را مَلک بانو
رو به ضریحت می زند چرخ و فَلک زانو
 
دردانه یِ بابایی و پروانه یِ دلبر
دختر ولی نطقت شگفت آور چنان حیدر
شمشیر لازم نیست وقتی در کلامِ تو
باشد نفوذی که به هم می ریخت صد لشکر
در عفّت و شرم و حیا تکرارِ زهرایی
هم پاسدارِ دینی و هم سنگرِ محشر
با خطبه هایت زنده کردی یادِ زینب را
با هر روایت می کَنی از جا درِ خیبر
 
چادر اگر دورِ کمر بستی یقین دارم
طوفانی از جنسِ امیرالمؤمنین دارم
 
دنبالِ دلدارت گذشتی از بیابانها
دریایی امّا دیده ای امواجِ طوفانها
گوشه کنارِ این حرم علّامه ها دیدم
صحن و سرایِ پاکِ تو می سازد انسانها
ما یکسره دردیم و دم از تو زدن مَرهم
چون پنجره فولاد دیدیم از تو درمانها
بیمار تصویرِ حریمت را تماشا کرد
باران شد و با ذکرِ تو طی کرد بحرانها
 
دنیایِ بی روضه ندارد ارزشی آری
ندبه بخوان تا سر شود شامِ گرفتاری
تا به معراج تقرب برسانند مرا
عقب قافله باید بکشانند مرا
وقف سرگرمی طفلان سر کوچه شدم
حرجی نیست که دیوانه بخوانند مرا
جای تسبیح می تازه زمین میریزد
سر سجاده اگر که بتکانند مرا
تا که در محضر یارم مکانم بالاست
چه خیالیست که پایین بنشانند مرا
بارها جان مرا تا به لبم می آرد
تا که یک بار سلامی برسانند مرا
شد پناهِ همگان هر که پناهنده ی اوست
سگِ اصحابم و از خویش بدانند مرا
از همه دور کن و از حرمت دور مکن
پس  نرانید مرا تا که نرانند مرا
جان من عاریه ای بود که نذرش کردم
بگذارید که امشب بستانند مرا
 
جان به هر حال قرار است که قربان بشود
پس چه خوب است که قربان کریمان بشود
 
حرم امن تو کافی است هراسان شده را
مثل شه راه بده آهوی گریان شده را
دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت
تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را
مِهر تو باعث خاموشی آتشـدان است
خارج از دست خلیل است , گلستان شده را
گندم ری به تنور کرمت پخته شود
از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را
هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است
از طلا حرف نزن, نقره ی ایوان شده را
به درخانه ی تو بسته و وابسته شدیم
چه نیازی است به جنّت سگ دربان شده را
گر قرار است جبینش به قدومت نرسد
کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را
در محلّه خبر لطف تو   بهتر پیچید
پخش کردند اگر قصه مهمان شده را
شدنی نیست کرم داشته باشی , امّا
دستگیری نکنی دست به دامان شده را
پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت
تا ببندند به آن زلف پریشان شده را
ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم
گذری نیست به معراج ِ تو حیران شده را
جلوه ای کردی و زهرای پر از جذبه ی تو
تا قم آورد دل شاه خراسان شده را
 
باگدایی حرم فخر به دنیا داریم
هرچه داریم از این دختر موسی داریم
 
تو اگر پا ندهی خواهش ما را چه کنیم
خشکسالیم همه حضرت دریا چه کنیم
تو بهشت آوری و تا حرمت را داریم
آرزوی سفر عالم بالا چه کنیم
تو عزیز همه ما نیز ذلیل همه ایم
پس تو را هیچ غمی نیست بگو ما چه کنیم
تو عطا هم نکنی عین عطایی اما
پس بگو با جگر سوخته حالا چه کنیم
تو بر آنی که زما دست بگیری امروز
ما برانیم که از هجر تو فردا چه کنیم
رهبر ما به کنار حرمت می آید
یعنی ای دختر موسی تو بفرما چه کنیم
 
مملکت, مملکت توست خودت یارش باش
رهبرم زاده ی زهراست نگهدارش باش
 
عرش هستی و ملک دور و برت ریخته اند
بال بر زیر پر رهگذرت ریخته اند
ترس ندارم ز سر وضع گنهکاری خویش
آنقدر برگ شفاعت به سرت ریخته اند
تو چه کردی که برای تو پدر میمیرد
شان زهراست به درک  پدرت ریخته اند
نخی از معجر تو وقت سفر دیده نشد
بسکه پوشیه و حله به سرت ریخته اند
سلام ای ماه، ماهِ بیشتر از ماه، نورانی
سلام ای خواهرِ خورشید، ای «خورشیدپیشانی»
 
سلام ای دخترِ نوری که در تاریکی‌اش بردند
که یادت روشنایی بود، در شبهای زندانی
 
سلام ای چشمه؛ ای سرچشمه‌‌ات دریای پاکی‌ها
درود ای امتدادِ وحی، روحِ کوثر ثانی
 
تو را می‌خوانم ای شعرِ پر از تشبیهِ زهرایی
کنار مرقدت سرگرم هستم با غزل‌خوانی
 
کنارت حوزه‌ی علمیّه می‌سازند، زیرا که
غبارت نیز، عالِم پرور است از نوع ربّانی
 
گدایی هستم از خاکی که خورشیدش خراسان است
سلام ای هموطن با سائلِ بی چیزِ ایرانی
 
کریمه بودنت مثل گدایی کردنم ذاتی‌ست
من از نسل گداهایم؛ تو از نسل کریمانی
 
«گدایی» زیر سقفِ آینه‌کاری‌ت را عشق است
کَمَت هم می‌شود تکثیر، اینجا از فراوانی
 
اگر می‌خواهی از نابودیِ من پرده برداری
رهایم کن؛ فقط یک ثانیه یا کمتر از آنی
 
مریض از خشکسالی‌های چشمم هستم ای باران
دلم را پاک کن از معصیت؛ با «اشک‌درمانی»
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری