وقتی بساطِ مستی‌مان جور می‌شود

وقتی بساطِ مستی‌مان جور می‌شود
نامِ تو سبز می‌شود انگور می‌شود
«حا»ی حسن حلاوتِ حلوایی از بهشت
«سین»اش میان سفره‌ی ما سور می‌شود
ما بی‌نوا و نان و نوا «نونِ» نام توست
با گفتن از تو نان و نمک نور می‌شود
نامت ستاره‌ای‌ست که با هر طلوعِ آن
چشم حسودهای دمت کور می‌شود 
وقتی هجاهجا به تو نزدیک می‌شویم
بیچارگی قدم‌به‌قدم دور می‌شود 
 
نام تو را ادامه‌ی کوثر نوشته‌اند
از روی «حا»ی حضرت حیدر نوشته‌اند
 
شد آبروی دفترِ ما «حاوسین‌و‌نون»
شعرآیه‌‌ای مُقَطّعه با «حاوسین‌و‌نون»
سرمشق‌های دَم زده از «عین‌ولام‌ویا»
راه سلوکِ ما شده تا حاوسین‌و‌نون
خواندیم اسمِ اعظمِ پروردگار را
با یا هجاهجای تو؛ «یا حاوسین‌و‌نون»
دیدیم بر کلیدِ مفاتیحِ مستجاب
منقوش بود جای دعا «حاوسین‌و‌نون»
لکنت نوشته‌ایم، که با آن صدا زدیم 
شعرِ بلندِ نامِ تو را «حاوسین‌ونون»!
 
گُنگیم در نوشتن از اوصافِ نامِ تو
این شعرهای لال کجا و مقام تو!
 
ما سائلانِ دست به دامان گرفته‌ایم
سخت است زندگی؛ ولی آسان گرفته‌ایم
ما خاکسارهای تو در هر تیمّمت 
کشکول، زیر نم‌نمِ باران گرفته‌ایم
رزقت زیاد و ریزه‌خوری‌های ما کم است
از نان‌خورانِ خانه‌ی تو نان گرفته‌ایم
ما از جُذامیان سرِ راهت از قدیم
معنا برای واژه‌ی درمان گرفته‌ایم
وقتِ سلوک، از نفسِ ذاکران تو
ذکرِ «حسین‌جان» و «حسن‌جان» گرفته‌ایم
 
وقتی دو نعمت است دَمِ هر نفس زدن
باید حسین دَم شود و بازدم حسن
 
ای واژه‌ی سکوتِ پُر از حرف؛ امام صبر!
ای آنکه ریختند به کام تو جام صبر!
با پِی کننده‌ی شترستان چه کرده‌اند؟!
ای ذوالفقارِ زخمی دامِ نیام صبر!
وقتی نمازِ ذکر علی در قعود بود
برپا نگاه‌داشتی‌اش با قیام صبر
حافظ سکوتِ سرخِ تو را یک جگر گریست
تا گفت: «سنگ، لعل شود در مقام صبر»
باید نوشت مقتلی از روضه‌ی سکوت 
با نام گریه‌دارِ «امامی به نام صبر»
 
ای صبرِ تو، تجلّی پیکارِ کربلا
باید تو را نوشت جلودارِ کربلا
12
0
موضوعمدح امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریز
شاعررضا قاسمی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت