ما کویر و نگاه تو دریا

ما کویر و نگاه تو دریا
از کرم کن به خشکسالی ما
 
روزه داران یک نگاه توایم
سفره دار قدیمی دنیا
 
تو رسیدی و کوچه بند آمد
بار دیگر ز ازدحام گدا
 
بین این خانواده تنها تو
می شوی عشق ارشد مولا
 
پسرانش اگر چه مادری اند
از همه مادری تری آقا
 
وقت تقسیم نان و خرمایت
سمت تو دست آسمانیها
 
رزم روز جمل چه غوغا بود
برق تیغت چو تیغ مولا بود
 
حضرت عشق مجتبای علی
کیسه بر دوش پا به پای علی
 
نمک خنده های تو کافیست
بهر افطار روزه های علی
 
تا دوباره دل از پدر ببری
دو سه آیه بخوان برای علی
 
بین آغوش او بخواب آرام
تا بهاری شود هوای علی
 
از سر سفره ی تو نان می خورد
در کرم خانه ات گدای علی
 
آیه ی وان یکاد نازل شد
بر جمال تو از خدای علی
 
حک شده روی صفحه ی قلبم
حسن ابن علی خدای کرم
 
جستجو می کند هوایت را
چشم من گاه رد پایت را
 
جان ناقابلم فدائیه تو
رد نکن جان رو نمایت را
 
ای خدای کرم بیا پر کن
کاسه ی خالی گدایت را
 
تو کریمی اگر چه لشگر برد
از سر شانه ات عبایت را
 
تو رسیدی نشانمان دادی
برکت های بی نهایت را
 
جا بده مثل سایر مردم
گوشه ی سفره بی نوایت را
 
و رطب از لب تو خورد علی
مادرت را به تو سپرد علی
 
عاشقت میل پرزدن دارد
میل باغ و گل و چمن دارد
 
رنگ سبزی تمامی جنت
منعکس از رخ حسن دارد
 
من قسم میخورم که عشق او
سهم در سرنوشت من دارد
 
شیره ی جان فاطمه خوردن
این چنین هم حسن شدن دارد
 
نه زمین بلکه در تمامی عرش
جلوه از نور خویشتن دارد
187
0
موضوعمدح امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریز
شاعرمسعود اصلانی
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادیمدح
زبانفارسی

حاج حسین سیب سرخی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت