- صفحه اصلی
- هر کس که چو شبنم شده حیران جمیلی
هر کس که چو شبنم شده حیران جمیلی
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-345243
هر کس که چو شبنم شده حیران جمیلی
در رفتنش از خویش چه حاجت به دلیلی
تا هست بود بهره ور از آب رخ خویش
هر کس چو گهر کرد قناعت به قلیلی
در دوستی از درد توان فیض دوا برد
گلزار شود آتش اگر هست خلیلی
بر روی تو آیینه ناستاد ز خجلت
امروز ترا نام خدا نیست عدیلی
عریانی خورشید نقاب رخ او بس
کی هودج تو آمده محتاج سدیلی
در دلبری از چشم مجو مصلحت کار
عاقل نکند پیروی رای علیلی
شب نیست که از اول شب تا سحرم دل
چون مار نپیچد به خود از زلف فتیلی
چون صید که دامش شکند بال و پر سعی
افتاده دل خون شده در بند جثیلی
از عربده بازآی که عمریست بود باز
آغوش من از شوق تو چون چشم قتیلی
حیران تو در حسن صور بهره نگیرد
آئینه چه لذت برد از عکس شکیلی
باید به درازی شبی از روز جزا بیش
تا قصه سرایم ز سر زلف طویلی
چون جوی که از هر طرفش روی به دریاست
بیگانهٔ کویت نبود هیچ سبیلی
بی ساختگی رفتگی ساختهٔ غیر
بر طبع گران است چو احسان بخیلی
آبی نزند بر دلم آب در و یاقوت
کز وی نتواند شود اطفای غلیلی
زان باده که ساقی بدلم ریخته خم خم
جمشید نکرده است بسالت به بسیلی
صد شکر که درویشیم از فیض توکل
هرگز نخورد دست در از هیچ حصیلی
نادانیت انداخت چنین در غم دنیا
خون است غذای تو زخامی چو حمیلی
کارش به گره بسته و نابسته بیفتد
هرکس که به جز حق شده جویای وکیلی
شوهرکش غدار بود چرخ که هرگز
از چنبر این زال نجسته است حلیلی
آنجا که شود سایه فکن شهپر اقبال
درهم شکند صولت شیران به ضئیلی
از ضعف چه اندیشه چو اقبال بود یار
دیدی که چه کردند ابابیل به پیلی
ای دل پس ازین مدح سرا شو که نباشد
جز منقبت آل نبی شعر اصیلی
نطقم گل مداحی صادق زده در بر سر
رو کرده ذلیلی سوی درگاه جلیلی
گو سلطنت دنیی فانی بود از غیر
کز بندگی اوست مرا مجد اثیلی
آن شاه جلیلی تو که با قدرت قدرت
در دیدهٔ انصاف امیلست بئیلی
در عالم علمت خرد آشفته دماغی
در مدرس فضل تو فلاطونست بلیلی
صد عرش برین مصطبهٔ قدر ترا فرش
در پیش کلام تو گلیم است کلیلی
یاد تو بود قوت بازوی دلیران
کز فیض ولای تو نذیلست عسیلی
ای سرور دین نسبت پیکار تو با غیر
چون نسبت شیر است به روباه محیلی
خواهم که نگیری نظر لطف ز جویا
بر درگهت آمد به صد امید دخیلی
شرمندهٔ اعمال و خجالت کش افعال
بنهاد به راهت قدم عجز ذلیلی
محشر چو شود مجمر تفسنده ز خورشید
از مرحمت افکن بسرش ظل ظلیلی
ای سید اخیار به مدحی که سرودم
دارم ز جناب تو امید اجر جزیلی
121
0
موضوعمدح امام صادق (علیه السلام)
گریز
شاعرجویای تبریزی (میرزا دارا)
قالبقصیده
سبک پیشنهادیمدح
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
پای درس چشم هایت جان دو زانو می زند
موضوعامام صادق (علیه السلام)
هر کس دلش ز مهر و ولای تو عاری است
موضوعامام صادق (علیه السلام)
گریزحضرت رباب
امام مسلکش از مردم زمانه جداست
موضوعامام صادق (علیه السلام)
گریزحضرت زهرا (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
اسیره عـشـقِ مادری هستم
موضوعامام صادق (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
خار با مهر تو مانند شقایق می شود
موضوعامام صادق (علیه السلام)
خیال می کنم امشب که عاشقم کردند
موضوعامام صادق (علیه السلام)
شور عشق است بر سر من زار
موضوعامام صادق (علیه السلام)
به خاک درگه او تا جبین آرزو سودم
موضوعامام صادق (علیه السلام)
هر کس ز فلک به فضل فایق باشد
موضوعامام صادق (علیه السلام)
ندیدم خویش را تا جلوهٔ حسن ترا دیدم
موضوعامام صادق (علیه السلام)
ندانم از نظر من چسان بود مستور
موضوعامام صادق (علیه السلام)
نوای بلبل ز عشوۀ کل، فغان قمری ز شور سنبل
موضوعامام صادق (علیه السلام)
ربیع است و دل بر جمال تو شائق
موضوعامام صادق (علیه السلام)
گریزامام صادق (علیه السلام)
کارِ ما نیست از شما گفتن
موضوعامام صادق (علیه السلام)
منبرت کرسی فقه همه عالم شد
موضوعامام صادق (علیه السلام)
رساندهام به حضور تو قلب عاشق را
موضوعامام صادق (علیه السلام) | امام صادق (علیه السلام)
گریزاماکن شریف
دلم به غیر شما با کسی موافق نیست
موضوعامام صادق (علیه السلام)
صدق درگفتارتو کامل نمایان میشود
موضوعامام صادق (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
واژه ها در هیجانند که سجّاده شوند..
موضوعامام صادق (علیه السلام) | امام صادق (علیه السلام)
آن صبح رو که مطلع شعرم جبین اوست
موضوعامام صادق (علیه السلام)
سلام ای گل خاتم المرسلین
موضوعامام صادق (علیه السلام)
ای چشمه ی مهتاب چه ذاتی چه جلالی
موضوعامام صادق (علیه السلام)
از قضا ما را خدا از اهل ایمان می نویسد
موضوعامام صادق (علیه السلام)
به جای تیغ خون آلود، تیغی جوهری داری
موضوعامام صادق (علیه السلام)
پیربزرگ طایفه بود و کریم بود
موضوعامام صادق (علیه السلام)
گریزامام صادق (علیه السلام)