دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد

دلم سه شنبه شبی باز راهی قم شد
کنار درب حرم، بین زائران گم شد
 
نگاه چشم ترم تا به گنبدت افتاد
دوباره شیفته ی رنگ زرد گندم شد
 
به یاد مشهد و باب الجواد افتادم
سرود عاشقی ام، یا «امام هشتم» شد
 
به محض بردن نام امام آینه ها
لبان آینه هایت پرازتبسم شد
 
به استحاله کشاندی مرا به لبخندی
دوچشم مملو اشکم، دوخمره ی خم شد
 
سلام برتو و بر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوارت
 
ازآب شورحرم، شوق وشور می گیرم
وضو برای تشرف به طور می گیرم
 
ستاره ام، که دراین آسمان ظلمانی
ازآفتاب حضور تو نور می گیرم
 
چقدرزائرعاشق! شبیه کودکی ام
ضریح مرقدتان را به زور می گیرم
 
چه افتخارعظیمی است، بودنت اینجا
عجیب نیست که حس غرور می گیرم
 
برای رد شدنم ازپل صراط جزا
زدست لطف تو برگ عبور می گیرم
 
سلام برتو وبر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوارت
 
نسیم مرقدتان عطر کوچه باغ بهشت
برد ز خاطره ها غصه ی فراق بهشت
 
رواق های حریمت، بهشت نوروبلور
بلند گنبد نورانیت،چراغ بهشت
 
مدام روز قیامت پی تو می گردم
نمی روم به جهنم؛ ویا سراغ بهشت
 
شکسته باد دوپایم، اگر که روز حساب
بدون تو بگذارم قدم به باغ بهشت
 
منم؛ مدیحه سرایی که آرزو دارم
جوارباغ توباشم، شده کلاغ بهشت؟!
 
سلام برتو وبر خاندان اطهارت
سرم به زیر قدوم تمام زوارت
113
0
موضوعمدح حضرت معصومه (سلام الله علیها)
گریزحرم امام رضا (علیه السلام) اماکن شریف
شاعروحید قاسمی
قالبترجیع بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت