آبروی دعا امام حسن

آبروی دعا امام حسن
همه ی هست ما امام حسن
سر یک سفره بوده ای عمری
با فقیر و گدا امام حسن
ای کرم خانه های فاطمی ات
تا قیامت به پا امام حسن
جلوه ی اقتدار تو این بود:
صلحِ صبر و رضا امام حسن
صلح تو یک قیام مردانه است
بانی کربلا امام حسن
از همان ابتدا به ما گفتی
آخر روضه را امام حسن
 
 
ای کرامت گدای درگاهت
حُسن یوسف جمال چون ماهت
کوچه در کوچه لیلی و مجنون
صف کشیده است بر سر راهت
کاش روزی بیفتد از توفیق
چشم ما بر جمال دلخواهت
دم به دم می شود خدا را دید
در نفس های قلب آگاهت
غربت مرتضی علی جاری است
بین غم گریه های جانکاهت
بسکه زخم زبان زدند تو را
جگرت لحظه ای نشد راحت
 
 
زن نامهربان شما را کشت
جور اهل زمان شما را کشت
خون دل خوردی ای عزیز خدا
طعنه های گران شما را کشت
خنده ی تلخ قنفذ نامرد
زخم های زبان شما را کشت
زهر پیش غمت کم آورد و
غم قدّی کمان شما را کشت
بین گودالِ کوچه ای باریک
ضربه ای بی امان شما را کشت
مثل زهرا جوان شهید شدی
کوچه خیلی جوان شما را کشت
 
 
کوچه گفتم، قرار دل ها رفت
دیده ها تا عروج دریا رفت
مادر آمد کنار دیواری
مردک پست سمت زهرا رفت
رنگ از روی آسمان افتاد
دست نامرد تا که بالا رفت
خورد مادر زمین چنانی که
قوّت از زانوان مولا رفت
ماجرای کبودی صورت
تا شب غسل، چون معما رفت ...
7
0
موضوعمدح امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریزشهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) | صلح امام حسن مجتبی (علیه السلام) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعروحید محمدی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت