بهار آمد و بر روی گل تبسم کرد

بهار آمد و بر روی گل تبسم کرد
شکوه وا شدن غنچه را تجسم کرد
بهار دید که شمشادها جوانه زدند
شکوفه‌های جوان را نثار مردم کرد
ز سمت مشرق دل‌ها شنید بوی بهشت
بهار مست شد و راه باغ را گم کرد
پس از طواف حرم یا محول الأحوال
بهار با نفس عاشقان تفاهم کرد
بهار نیت معراج داشت وقت نماز
به خاک مقدم زوار او تیمم کرد
در آستان رضا «إنّما یرید الله»
کریمه‌ای است که روح‌الأمین ترنم کرد
زلال اشک اگر گل کند به لاله قسم
که با امام رضا می‌شود تکلم کرد
 
سخن به رسم گل‌افشانی بهار بگو
اگر شکست دلت در حریم یار بگو:
 
دوباره آمده‌ام تا دوباره در بزنم
کبوترانه در این آستانه پر بزنم
به ناامیدی از این در نمی‌روم هرگز
اگر جواب نگیرم، دوباره در بزنم
خدا مرا به حقیقت ولی‌شناس کند
که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم
خدای را کمی ای زائران درنگ کنید
که خاک پای شما را به چشم تر بزنم
من آشنای همین درگهم، خدا نکند
که رو به غیر بیارم، درِ دگر بزنم
اگرچه خارم و نسبت به گل ندارم، باز
خوشم که گاه‌گداری به باغ سر بزنم
صفای تربیت باغبان حرامم باد
که در مجاورت گل، دم از سفر بزنم
 
من از حضور تو ای ماه هاشمی خجلم
مگر به اشک شود ترجمان حرف دلم
 
به یک نگاه تو تطهیر می‌شود دل من
به یک کرشمه نمک‌گیر می‌شود دل من
مرا بس است طواف ضریح تو هرگاه
شکسته‌بستهٔ تقصیر می‌شود دل من
قسم به صبح جمالت که پشت پنجره‌ات
دخیل نالهٔ شبگیر می‌شود دل من
سرشک حاجت هر کس که می‌چکد بر خاک
کنار پنجره تصویر می‌شود دل من
به چشم آینه‌های حرم که می‌نگرم
هزار مرتبه تکثیر می‌شود دل من
به شوق آن که به پابوس زائرت برسد
به جای اشک سرازیر می‌شود دل من
خدا نکرده اگر از تو رو بگردانم
اسیر بازی تقدیر می‌شود دل من
چگونه قصد زیارت کنم برای وداع
مگر ز دیدن تو سیر می‌شود دل من
 
خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند
من و جدایی از این آستان خدا نکند
30
0
موضوعولادت | مدح امام رضا (علیه السلام) | امام رضا (علیه السلام)
گریزمناجات با امام رضا (علیه السلام)
شاعرمحمدجواد غفورزاده (شفق)
قالبترکیب بند
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت