بعدِ آن شب‌ها که با امید غفران آمدم...

بعدِ آن شب‌ها که با امید غفران آمدم...
بار دیگر محضرت العفو گویان امدم
 
فکر کردی چون گنهکارم نمی آیم دگر؟؟
نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم!
 
من تورا که می‌شناسم ،تو نمیگیری به دل..
گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم
 
 
این غرورم را نبین! ردم کنی دق می‌کنم 
بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم
 
آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم..
سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم
 
خواستی راهم‌ نده اما نگو "در" هم نزن
تو‌ که میبینی دم این خانه حیران آمدم
 
میهمان یعنی حبیب تو، مزاحم نیستم
سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم
 
مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است
روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم
 
من دلم شور محرم می‌زند کاری بکن..
از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم
 
تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم
سال‌ها در روضه‌ی آقا چه آسان آمدم
 
کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است
به هوای قافله سوی بیابان‌ آمدم
 
مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین
کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم
 
 
من خبر دارم که ارباب مرا بد می‌کشند 
به هوای بوی پیراهن به کنعان آمدم 
 
یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو
شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم!
 
آی مردم ذبح نه! والله اقا نحر شد
بوی خون می آید از شعرم، به پایان آمدم
31
0
موضوععرفه اعیاد و ایام
گریزمناجات با مناجات با خدا | مسلم ابن عقیل اصحاب امام حسین (علیه السلام) | قتلگاه امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرسید پوریا هاشمی
قالبغزل
سبک پیشنهادیمناجات,روضه
زبانفارسی

حاج حسین محمدی فام
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت