- صفحه اصلی
- ای که ناورد دلیران را ندیدی در نبرد

ای که ناورد دلیران را ندیدی در نبرد
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346041
ای که ناورد دلیران را ندیدی در نبرد
چهرهات از جمله شیران نگردیده زرد
خواهی ار بینی به دوران سپهر لاجورد
کیست هنگام جدل در واقعه ابطال مرد
***بین به جنگ قوم کوی مردی عباس را
بهر امداد برادر چون برون شد از خیم
آن یگانه مظهر قهر خدای ذوالنعم
سر نهاد از فرط استعجال بر جای قدم
گشت گردونی پی تعظیم نزد عرش خم
***تا ثنا بسرود شاه آسمان کرباس را
کی گرامی گوهر دریای تعظیم و شرف
ماهتاب بیخسوف و آفتاب بیکسف
این همه لشگر به قصد قتل تو بربسته صف
چند باید زد بهم از حفظ جان دست اسقف
***چند باید ناس دیدن طعنه نسناس را
رخصتی خواهم که در راه تو جانبازی کنم
شویم از جان جهان دست و سرافراز بکنم
همچو باران اندر میدان سبکبازی کنم
با دم شمشیر و پیکان بلا بازی کنم
***از شهابت تیغ سوزم لشگر خناس را
شاه گفت ای پر هنر شیر نیستان یلی
ای مراد در هر محن خیرالمعین نعم الوالی
من بر تبت چون پیمبر تو به رفعت چون علی
گر رود از دست من چون تو جوان پردلی
***فرق امیدم به سر ریزد تراب یاس را
گر توانی بی تانی کن سوی میدان شتاب
کن عدو الله را انذار از بئس العذاب
وز نصیحت نائمان جهل را برهان ز خواب
هم برای کودکان تشنه کن تحصیل آب
***هم برون کن از صدور اشقیا وسواس را
آن به سقایی سپاه تشنه کامان را کفیل
جانب نمرودیان رو کرد مانند خلیل
سد راه وی شدند از آب آن قوم محبل
بردرید آن زاده میراب حوض سلسبیل
***با غضب از هم صفوف قوم حق نشناس را
کرد از بس کشتزاران حقناشناسان فوج فوج
معنی جذر اصم را ظاهر اندر فرد و زوج
هست مردانه وی سوی شط بگرفت اوج
شط ز شادی سوی شه بنمود رو برداشت موج
***همچون دریا در کنار خود چو دید الیاس را
مشک را آن باوفا پرکرد از آب فرات
خواست از خوردن آب آورد بر تن حیات
عقل هی زد کز وفا دور است ای نیکوصفات
از لب خشک حسین یاد آر کز بهر نجات
***پر کنی از سلسبیل مرگ جام و کاس را
دیده تر با لب خشک از فرات آمد برون
شد محیط نقطه توحید کفر از حد فزون
آن شرار ناز قهر قادر بیچند و چون
تا نماید بیرق شیطان پرستان سرنگون
***تیز کرد از بهر کشت عمر عدوان داس را
بسکه ببرید و درید و خست بربست و شکستِ
سرکشان را سینه و سر حنجر و در پا و دست
پردلان را از سرزین کرد بس با خاک ست
تیغ آن شهزاده آزاده یزدان پرست
***گشت از تندی و تیزی طعنه زن الماس را
او به فکر آب سوی خیمه توسن تاختن
خصم بدخو بهر قتلش گرم تیغ انداختن
چرخ اندر کجروی تا کار او را ساختن
شد چه نراد کواکب مایل کج باختن
***بشکند جوش ثعالب صولت هرماس را
پس همای اوج عزت گشت مقطوع الیدین
دید بند مشک بر دندان گرفتن فرض عین
ریخت آبش را قضا بر خاک چون با شورشین
بر زمین افتاد از زین ملتجی شد بر حسین
***خواند بر بالین خود شاه مسیح انفاس را
شاه دین آمد بسر وقت تن غم پرورش
بهر دلجویی گرفت اندر سر زانو سرش
حضرت عباس خون جاری شد از چشم ترش
با برادر یک سخن گفت و بدل زد اخگرش
***کای ز داغت شعله بر جان تاب در تن پاس را
تو نهادی بر سر زانو سر من از وفا
تا که بر دامن نهد راس تو ای بیاقربا
***(صامتا) بین گردش این واژگونه طاس را
43
0
موضوعتاسوعا (شهادت) حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریز
شاعرمیرزا محمد باقر صامت بروجردی
قالبمسمط
سبک پیشنهادیمدح و مرثیه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت

مَشکی به دوش، رشته آن مشک زلف یار
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت علی اصغر (علیه السلام)

ما تشنه ایم تشنه سقای کودکان کو
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

با تن تو چه کرد کینه های عدو
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

در جمع تشنگان غوغا بپا شده بابا رسیده و قدش دو تا شده
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

حالا که داری تو عزم میدان آبی طلب کن از بهر طفلان
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

افتادی از پا آب آور من پاشیده گردیده لشکر من
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

پشت و پناه خیمه بی تو یاری ندارم
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

در علقمه پر شد بوی مدینه
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

امید من پناه من ای یک تنه سپاه من
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

اباالفضل طلایه دار عالمینی پناه خیمه حسینی
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

طلایه دار سپاهم! بلند کن سر را
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

آه ای دستای من! وقت افتادن نیست
موضوع حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

قمرٌ مضى لا للقِتالْ
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | امیرالمومنین علی (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ای پناه حرم از غمت پشتم شکسته
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

علقمه در غمم نوحه خوانده
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

خدایا به خون خفته آب آورم
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ای اهل خیمه برگشته بابا
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)

علقمه ای شاهد چشم تر من
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

نیمه جان طفل رباب خیمه ها در تب و تاب
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت علی اصغر (علیه السلام)

دیدنی گشته در گوشه ی علقمه
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

شده علقمه غوغا ز آه مادر من
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

چشم تو همچو مشک دریده
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

یابن حیدر یابن زهرا زا ه ی ام البنین
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان

ز جا برخیز ای دلاور
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزامام حسن مجتبی (علیه السلام)

مرثیه مرثیه در شور و تلاطم گفتند
موضوعحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
گریزحضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت علی اصغر (علیه السلام)