ایها المظلوم-ayohalmazloom
شعر و اشعار وفات حضرت ام البنين (سلام الله علیها) و صوت سبک و گریز اشعار
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
ای که از عشق علی پیرو الله شدی
مطمئن باش که بی فاطمه گمراه شدی
 
نوکر شیرخدا باش و ببین شاه شدی
خوش بحال تو اگر عابر این راه شدی
 
***شعر من در پی خود دیده تر می جوید
گوش کن ام بنین باپسرش می گوید:
 
بازوانت چقدر مثل پدر می ماند
روی نورانی تو مثل قمر می ماند
 
لعل لبهای تو شیرین چو شکر می ماند
صورتت کعبه و خالت چو حجر می ماند
 
***وارث غیرت مولای زمینی پسرم
سند مادری ام بنینی پسرم
 
اینقدر آه نکش ناله نزن گریه نکن
هرچه دیدی الم و درد و محن گریه نکن
 
با زمین خوردن و افتادن من گریه نکن
حداقل جلوی چشم حسن گریه نکن
 
***چونکه در کودکی ازدست کسی رنجیده
وسط کوچه ای افتادن مادر دیده
 
قسمتم شد در این خانه کنیزی پسرم
با کنیزیست رسیدم به عزیزی پسرم
 
من نبودم قدحی اشک نریزی پسرم
گوش واکن که بگویم به تو چیزی پسرم
 
***بنگر تاب و قرار دل بی تابت را
این حسین است ببین صورت اربابت را
 
این کبوتر همه جا بر پر خود حساس است
نوکرش باش که بر نوکر خود حساس است
 
پسر فاطمه بر خواهر خود حساس است
بیشتر از همه بر مادر خود حساس است
 
***پیش او شانه به مویت نزدم گریه نکن
یا اگر بوسه به رویت نزدم گریه نکن
 
پیش این غمزده باید که رعایت بکنم
پیش او از تو نباید که حمایت بکنم
 
پیش او کم به تو شاید که محبت بکنم
گرنشد در بر او بوسه نثارت بکنم
 
***نشو دلگیر از این قصه نکن مأیوسم
در عوض نیمه شب انقدر تو را می بوسم
 
بین این مردم بد ذات هوادارش باش
سپرش باش و نگهبان و نگهدارش باش
 
توامان نامه نگیر از کسی و یارش باش
علمش را که به تو داد علمدارش باش
 
***سعی کن باهمه نیروت علم را بردار
غیرت مادری ات را به تماشا بگذار
 
کربلا می روی و مونس آنها هستی
یک تنه ارتش با غیرت آقا هستی
 
گوش کن تو سپر عترت زهرا هستی
پس رکاب قدم زینب کبری هستی
 
***حرفم این است که همواره مؤدب باشی
بیشتر دور و برحضرت زینب باشی
 
می شوی یک تنه سرلشگر و سقای حرم
میشوی مایه آرامش دل های حرم
 
پسرم شاهرگت را بده در پای حرم
نگذاری که بیایند تماشای حرم
 
***نگذاری که غمی قسمت زینب باشد
یاکه چشمی به قد و قامت زینب باشد
 
کودکان تشنه که باشند خودت سقایی
تشنه باشد علی اصغر بشود غوغایی
 
مایه راحتی و دلخوشی آنهایی
مطمئند که با مشکِ پری می آیی
 
***گرچه از سوز عطش پیکر تو غرق تب است
قطره ای آب نخور اصغرشان تشنه لب است
 
مشک بردار که خشکیدن لبها حتمی ست
عجله کن تو که پاییدن دریا حتمی ست
 
موقع آمدنت حمله اعدا حتمی ست
تیربارن شدن چشم تو آنجا حتمی ست
 
***جای باران پسرم تیر سویت می ریزد
مشک اگر پاره شود آبرویت می ریزد
 
ماه دنیایی و مهتاب به تو وابسته ست
ساقی خیمه ای و آب به تو وابسته ست
 
دل دردانه بی تاب به تو وابسته ست
تو علمداری و ارباب به تو وابسته ست
 
***تو که برخاک بیافتی سپرش می شکند
علم تو که بیافتد کمرش می شکند
 
گرچه ازلشگر بی شرم بلا می بینی
در سیاهی زمین نور خدا می بینی
 
گرچه از نیزه و شمشیر جفا می بینی
در عوض گل پسرم فاطمه را می بینی
 
***پسرم ازمن دلخسته سلامی برسان
جای من چادر خاکی شده اش را بتکان
تو شاهکار عشق بازی در زمینی
تو دست پنهان خدا در آستینی
 
اُمُّ الادب ،  اُمُّ الوفا ، اُمُّ البنینی
دلگرمی و وصف امیرالمونینی
 
***در پیشگاه تو ادب تعظیم کرده
قرص قمر میر عرب تعظیم کرده
 
مانند نور آمدی تابیدی و بعد
با دست زهرا مورد تأییدی و بعد
 
خود را دم بیت ولایت دیدی و بعد
آن چارچوب سوخته بوسیدی و بعد
 
***گفتی اگرچه در حرم تازه عروسم
من آمدم دستان زینب را ببوسم
 
دیدی چگونه گریه کن ها گریه کردند
غمدیده ها با یاد زهرا گریه کردند
 
مانند یک ... گریه کردند
یا فاطمه می گفت هر جا گریه کردند
 
***آن روز تنها خواهش قلبت همین شد
یا فاطمه تبدیل بر ام البنین شد
 
شهر مدینه در هیاهو زین خبر شد
شکر خدا ام البنین صاحب پسر شد
 
اما کلامی باعث خون جگر شد
زخم زبان ها بر دل تو نیش تر شد
 
***گفتند با تو بعد ازین کم میگذارد
بر این یتیمان دیگر او کاری ندارد
 
اما دهان یاوه گویان را تو بستی
پای قرار خویش با زهرا نشستی
 
دیدن از جام رضای یار مستی
چون رشته ی فرزند و مادر را گسستی
 
***گفتی اگرچه بین تان خیلی عزیزم
در خانه عباسم غلام و من کنیزم
 
زینب تو را با نور ایمان آشنا کرد
با یک نظر دلداده ی آل عبا کرد
 
برآتش عشقش تو رب الفدا کرد
آن قدر پیشت صحبت کرببلا کرد
 
***تا اینکه شاخ و برگ هایت پر ثمر شد
دار و ندارت چهار فرزند پسر شد
 
کم کم پسرهای تو بال و پَر گرفتند
دور و بَرَت را مثل یک لشگر گرفتند
 
درس شجاعت از خود حیدر گرفتند
بوی امیر فاتح خیبر گرفتند
 
***گوییم از اوصاف عظیم تو همین حد
زینب پس از زهرا تو را مادر صدا کرد
 
ای وای از روزی که قلبت را شکستند
حجاج زهرا بار بیت الله بستند
 
دیدی همه سرها گرفته روی دستند
با چه شکوهی روی محمل ها نشستند
 
***بر زانوی عباس زینب پاگذارد
شُکر خدا که محمل او پرده دارد
 
اما پس از شش ماه شام غم سحر گشت
با دیدن یک صحنه ای چشم تو تر گشت
 
از این مصیبت عالمی خونین جگر گشت
باور نمی کردی ولی دل با خبر گشت
 
***بالاترین روضه همین در عالمین است
از راه آمد زینب اما بی حسین است
 
فریاد زد اُمُّ البنین گیسو سپیدم
مادرنبودی عصر عاشورا چه دیدم
 
از خیمه تا گودال با زحمت دویدم
با دست خود از پهلویش نیزه کشیدم
 
***امُّ البنین تاج سرم را سَر بریدند
پیراهنش را از تَنَش بیرون کشیدند
 
مادر نبودی پس گوش کن از این خبرها
از داغ عباس تو خم گشته کمرها
 
واشد به روی من نگاه اهل نظرها
چادر به سر دارد دویدن دردسرها
 
***عباس رفت و آبروی خواهرش رفت
دعوا شد و چادر ز روی خواهرت رفت
 
اُمُّ البنین اول دو بازویش بهم ریخت
تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت
 
ضرب عمودی آمد و مویش بهم ریخت
تا روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت
 
***عباس نامردی عمود آهنین خورد
بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد
 
دروازه ی کوفه قیامت ساختم من
بر مرکب طوفانِ خطبه تاختم من
 
تا چشم روی نیزه ها انداختم من
در یک نظر عباس را نشناختم من
 
***از درد غیرت صورتش چرخاند مادر
بستند او را تا به نیزه ماند مادر
 
مادر دعا کن منتقم دیگر بیاید
چون او گره از اَبروی زهرا گشاید
 
صحن و سرایی در بقیع بر پا نماید
پایان هر روضه دعا کردیم شاید
 
***ما کاشف الکرب امام خویش گردیم
دار و ندار خویش نذر یار گردیم
مهربان و همدم و مادرترین نامادری
آبرویی یافت از ام البنین، نامادری
 
بعد زهرا و خدیجه بس که او پُر مهر بود
بر مسلمانان شد “ام‌المؤمنین” نامادری
 
بچه ها وقتی پریشان‌حال مادر می‌شدند
شانه می‌زد موی آنهارا همین نامادری
 
آنقَدَر بانو محبت داشت قطعا تا ابد
مادر دنیا نمی‌آرد چنین نامادری
 
دست مادرها به سوی اوست تا رزقی دهد
بر رکاب مادران گردد نگین نامادری
 
چارتا نوکر برای چار زهرازاده داشت
آفریده نوکران مه جبین نامادری
 
هم خدا و هم رسول و فاطمه دم میدهند
آفرین و آفرین و آفرین نامادری
 
فاطمه در کربلا شاهد ولیکن در بقیع
روضه ها میخواند با صوتی حزین نامادری
 
می‌کُشد مارا دم “وَیْلِی عَلَى شِبْلِی” او
روضه میخواند از عمود آهنین نامادری
 
فاطمه چون روی منبر روضه خوانی می‌کند
وقت روضه می‌نشیند بر زمین نامادری
 
من بهشتم زیر پای اوست، از بس مادر است
دست من را می‌کشاند پای دین نامادری
وقتی که زد به شانه من دست انتخاب
گشتم عروس حیدر و فخر بنی کلاب
 
ام البنینم و لقبم مادر همه
جاروکش اتاق یتیمان فاطمه
 
ام البنینم و به همین مفتخر شدم
سجده به پای عشق زدم تاج سر شدم
 
وقتی که پا به خانه زهرا گذاشتم
جز خاک پا شدن سر دیگر نداشتم
 
خدمتگزار خانه این پنج تن شدم
مادر که نه ، کنیز حسین و حسن شدم
 
بر من خدا کرامت و احساس را که داد
عثمان و عون و جعفر و عباس را که داد
 
گفتم که چهار تا پسرم یا علی فدات
عباس من غلام شب و روز بچه‌هات
 
گفتم میان چهار پسر چهار نور عین
عباس من به درد علم می‌خورد حسین
 
گفتم که در محاصره قوم بت پرست
غمگین مباش دست اباالفضل من که هست
 
حالا پس از مفارقت چهار بچه شیر
جانم رسیده برلبم از روضه بشیر
 
او گفت دشمنان همه با نیزه آمدند
با یک سه شعبه چشم ابالفضل را زدند
 
او گفت مشک پر شده از آب را گرفت
قوت حیات طفلک بی‌تاب را گرفت
 
آمد که سوی خیمه بیاید ولی نشد
سر را گذاشت در وسط زانوان خود
 
می خواست تا برون بکشد تیغ تیز را
اما عمود آهنی از پشت بی‌هوا
 
آمدبه فرق ساقی لشکر نشست و بعد
فرق سر عموی یتیمان شکست و بعد
 
در ساحل فرات صدا زد که یا اخا
زهرا رسیده است کجایی بیا بیا
 
سالار دین خمیده کنار تنش رسید
زینب به روی سر زد و دنبال او دوید
 
داغش بزرگ بود حرم را کلافه کرد
زینب گره به روسری خود اضافه کرد
 
عباس رفت حمله و پامال شد شروع
بعد از غروب غارت خلخال شد شروع
این نخل کهنسال ثمر داشته روزی
منظومه ی او چند قمر داشته روزی
این مادر بی کس که سر قبر نشسته
در دامن خود چند پسر داشته روزی
دنبال سر فاطمه تا سر حد جانش
در بیت ولا سینه سپر داشته روزی
هم فضه هم أسما اگر او بود نبودند
این فاطمه از بسکه هنر داشته روزی
یک فاطمه این است و یک فاطمه آن است
آن هم ز همین کوچه گذر داشته روزی
در بین همین کوچه ی غم موقع برگشت
زهرای جوان درد کمر داشته روزی
جز خدمت اولاد علی مادر عباس
هیهات اگر میل دگر داشته روزی
 
از شدت اشک عطر گل یاس گرفته
در خانه ی خود روضه ی عباس گرفته
 
عباس نگو ماه شبم تار شد و رفت
در کرببلا حیدر کرار شد و رفت
این خوش قدوبالا شدنش دردسرش شد
ما بین دو صد تیر گرفتار شد و رفت
گفتند عمودی به سرش خورد و زمین خورد
گفتند که تیر سپری خار شد و رفت
شرمنده ام از روی رباب و علی اصغر
با هلهله ی حرمله بیدار شد و رفت
از خیمه ی زنها خبر آمد به مدینه
زینب دو سه جا راهی بازار شد و رفت
تا صدا میرسد از ساحتِ خونبارِ بقیع 
مرد و زن اشک بریزند ، به دیوارِ بقیع 
یک زن و صورتِ قبری ، به دلِ زارِ بقیع 
دلِ ما هم ، بخدا گشته گرفتارِ بقیع 
 
مادرِ حضرتِ عبّاس ، پریشانِ توأیم 
سال ها در به درِ سفره ی احسانِ توأیم 
 
 
تو که بودی؟ که خدا همسرِ مولایت کرد؟ 
تو چه کردی؟ که چنین غرقِ تَوَلّایت کرد؟ 
مادرِ چهار گلِ حضرتِ زهرایت کرد 
صدفِ گوهرِ نایاب... چو سقّایت کرد 
 
با تواضع ، به درِ خانه ی مولا رفتی 
این چنین بود ، که تا عرش تو بالا رفتی 
 
 
سائل آمد به درِ خانه ، تفضّل کردی 
تو به اولادِ نَبی ، خوب توسّل کردی 
زحمتِ حاجتِ دنیا ، که تقبّل کردی 
 لطف کردی و مرا نیز تحمّل کردی 
 
بابِ حاجاتِ همه ، نامِ شما باشد و بس 
چشمِ ما نیز به اکرامِ شما باشد و بس 
 
 
پسرانت همه رفتند ، تو تنها ماندی 
سال ها گریه کنِ بچّه ی زهرا ماندی 
مرحمِ زخمِ دلِ زینبِ کبریٰ ماندی 
همه رفتند به یاریِ حسین... جا ماندی 
 
پسرت نقشِ زمین شد ، به غمش خندیدند 
همه بر مشک و دو دستِ قلمش خندیدند 
 
 
زینبت گفت «حسین» و... جگرت تیر کشید 
تا شنیدی که سرش رفت... سرت تیر کشید 
وسطِ کوچه نشستی... کمرت تیر کشید 
گفت «انگشتر» و... هی بال و پرت تیر کشید 
 
بخدا سوزِ دلت ، کرده دلم را بی تاب 
قدری آرام بخوان روضه برای ارباب 
 
 
روضه ای از سَرِ احساس... دلت ریخت بهم 
رنجِ پرپر شدنِ یاس... دلت ریخت بهم 
خنده ی دشمنِ خنّاس... دلت ریخت بهم 
روضه ی حضرتِ عبّاس... دلت ریخت بهم 
 
رفتنی گشته ای از بس که بزرگ است غمت 
کاش میشد که بسازیم به زودی حَرَمت 
 
 
بعدِ زهرا تو شدی مادرِ ما نوکرها 
سایه ات کم نشود از سَرِ ما نوکرها 
تو نظر کن به دلِ مضطرِ ما نوکرها 
وقفِ عباسِ تو ، چشمِ تَرِ ما نوکرها 
 
ما همه نوکر و درمانده ی فردای توأیم 
تو هنوز امِّ بَنینی و پسر های توأیم
میان بارش بارانی از ستاره رسید
اگرچه مثنوی... اما چهارپاره رسید
 
چهار پاره‌ی تن، نه چهارپاره‌ی دل
چهار ماه شب بی‌کسی ولی کامل
 
 
چهار ابر به باران رسیده در ساحل
چهار رود به پایان رسیده، دریادل
 
چهار فصل طلایی ولی میان خزان
چهار بغض غم‌انگیز و مادری نگران
 
چهار مرتبه وقتی به غم دچار شوی
برای دشمن خود نیز گریه‌دار شوی
 
مدینه، حسرت دیرینه‌ی دو چشم ترش
چهار قبر غریب است باز در نظرش
 
چقدر خاطره مانده‌ست در مفاتیحش
و دانه‌دانه‌ی اشکی که بوده تسبیحش
 
نشسته بود شب جمعه‌ای کنار بقیع
کمیل زمزمه می‌کرد در جوار بقیع
 
غروب، لحظه‌ی تنهایی‌اش دوباره رسید
غروب‌ها دل او خون‌تر است از خورشید
 
به غصه‌های جگرسوز می‌زند پهلو
دوباره شعله کشیده است آب وقت وضو
 
 
شروع می‌کند او لیلة المصائب را
همین‌که دست به پهلو نماز مغرب را…
 
چهار رکعت دلواپسی پس از مغرب
چهار نافله در بی‌کسی پس از مغرب
 
در آسمان نگاهش که بی‌ستاره شده
چهار آینه مانده، هزار پاره شده
 
شکست آینه‌هایش میان گرد و غبار
شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلای چهار
 
از آن زمان که پسرهای او شهید شدند
یکی یکی همه موهای او سفید شدند
 
و همسری که به دل غصه‌ای گذاشت، وَ رفت
نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت
 
اگرچه بین غم و غصه‌های خود تنهاست
ولی چهارم هر ماه روضه‌اش برپاست
 
طراوتی که نرفته‌ست سال‌ها از دست
بهشت خانه‌ی او سفره‌ی اباالفضل است
 
صدای گریه بلند است بین مرثیه‌ها
چه دلنواز شده یا حسین مرثیه‌ها
 
 
نشسته گوشه‌ی ایوان کنار گلدان‌ها
برای بدرقه با اشک خود به مهمان‌ها - 
 
- در التماس دعایش چه حرف‌ها گفته است
به لطف آن کمر خسته کفش‌ها جفت است... 
 
یکی یکی
همه رفتند و
باز هم تنهاست...
ویلی علی شبلی که چشمش تیر خورده
از هر طرف هم نیزه هم شمشیر خورده
 
ویلی علی شبلی دو دستش را بریدند
قد رشیدش را به خاک و خون کشیدند
 
ویلی علی شبلی که سد شد راه چاره
با تیر کین شد مشک آبش پاره پاره
 
ویلی علی شبلی که آن ماه مدینه
شرمنده شد هم از رباب هم از سکینه
 
ویلی علی شبلی عمود آهنین خورد
با صورت از مرکب علمدارم زمین خورد
 
ویلی علی شبلی که فرقش را شکستند
راس جدایش را به روی نیزه بستند
 
ویلی علی شبلی به غارت رفت هستش
پیش از سرش بالای نیزه رفت دستش 
 
ویلی علی شبلی به داغش خنده کردند
او را شبیه بسمل پرکنده کردند
 
ویلی علی شبلی وفایش را نشان داد
در پیش دریا بود اما تشنه جان داد
 
ویلی علی شبلی چه غوغایی به پا شد
با رفتنش پای عدو در خیمه وا شد
 
ویلی علی شبلی که از بالای نیزه
دیده کتک خورده رقیه پای نیزه
 
ویلی علی شبلی که با چشمان خونبار
می دید زینب را میان کوچه بازار
 
ویلی علی شبلی که از زینب شنیدم
دارد چه قبر کوچکی سرو رشیدم
بعد من، خانم خوبِ خانۂ حیدر شدی
یار بی چون و چرای ساقی کوثر شدی
 
نیست بعد از من کسی غیر از تو هم-کفو علی
در محبت، در ادب، در خانه داری سر شدی
 
 
دورشان گشتی و آشوبِ دلم آرام شد
تا برای بچه هایم مادری دیگر شدی
 
من شدم أم أبیها و تو هم أم البنین
با أبالفضلت ولی از ساره هم سرتر شدی
 
تا شنیدی که حسینم جان سپرده تشنه لب
 بر سر و صورت زدی! شرمنده و مضطر شدی
 
بر زمین افتاد عباس و رسیدم علقمه
گفتمش مادر دو دستت کو؟ چرا پرپر شدی؟!
 
سالها در خلوتت؛ بر خاک، زیر آفتاب
روضه خوان ِ قتلگاه و خشکی حنجر شدی
 
در میان روضه ها رو میگرفتی از رباب
بیشتر انگار بیتابِ علی اصغر شدی
 
می نشستی پای اشک زینبم گریه کنان
سوختی و پابه پای خیمه شعله ور شدی
 
 
هق هق افتادی همینکه گفت از شمر و سنان
بیقرارِ غارتِ گهواره و معجر شدی
 
مادر ساداتم و اجر تو را هم میدهم
مادر عباس ِ من هستی و نام آور شدی!
تار می دیدم و به شک بودم
این صدا از گلوی پنج تن اسـت
عطر سیب ات که در هوا پیچید
با خودم گفتم این حسین من است 
 
وقت مرگ آمدی به دیدن من
حاضری پیش جان محتضرم
لطف کردی، به زحمت افتادی
من توقع نداشتم پسرم 
 
جرعه آبی بنوش، خسته راه
نفسی تازه کن، برم بنشین
ساعتی صبر کرده بودی اگر
محضرت می رسید ام بنین 
 
تاج منت گذاشتی به سرم
تو تمنایم از دو دنیایی
من کجا این شکوه و رتبه کجا
من کنیزم تو کنزِ زهرایی 
 
کربلا قسمتم نشد آخر
حسـرت دل شمیم تربت توست
گریه ام از هراس مردن نیست
اشک هایم برای غربت توست 
 
گریه از دست من کلافه شده
از جگر آه می کشم شب و روز
آهِ سردم گواه درد دلی ست
شعله ور تر از آفتاب تموز 
 
روز اول که دیدمت گفتم
در غمت باید امتحان بدهم
چار قل خواندم و قسم خوردم
پای تو چار دفعه جان بدهم
 
با هدف می گذشت روز و شبم
تلخی روزگار شیرین بود
بچه هایم فدایی ات بشوند
همه آرزوی من این بود 
 
معرفت را به حوصله با ذوق
کاشتم در نهاد تک تک شان
گشت سیراب از اشک های سحر
ریشه اعتقاد تک تک شان 
 
نیمه شب ها به جای لالایی
دائم اسم تو را به لب بردم
قبل هر دفعه شیر دادن شان
جای خرما غم علی خوردم 
 
گرد غربت به صورتت که نشست
تا مسیرت به نینوا افتاد
یک به یک عرضه داشتند ای دوست
با تو هستیم هرچه باداباد 
 
با من از کربلا بگو پسرم
خیمه بی پناه یعنی چه؟
زینت دوش مصطفی تو بگو
گودی قتلگاه یعنی چه؟ 
 
گاه کابوس آب می بینم
غرق آشفتگی ست احساسم
گفت راوی که تشنه جان دادی
نکند کم گذاشت عباسم 
 
خواهرت از وفای او می گفت
با سر و چشم و دست شد سپرت؟
آه از روضه عمود اما
هرچه آمد سرش فدای سرت 
 
ساربان در شلوغیِ گودال
خاتمت را ندیده بود ای کاش
شمر جای سرِ مطهرِ تو
سر من را بریده بود ای کاش 
 
گر عبا و عمامه را بردند
غارت پیرهن برای چه بود؟
بدنی با هزار و نهصد زخم
نعل تازه زدن برای چه بود؟ 
 
نفسم به شماره افتاده
از عنایت نظر به حالم کن
ملک مرگ هم رسید از راه
این دم آخری حلالم کن 
 
بدنم بر زمین نمی ماند
کفنم خاک و خون نخواهد شد
جانم از تن بُرون شود اما
داغت از دل برون نخواهد شد

کسی که غم به دلش کرده آشیانه منم
شرارِ درد به جانش کشد زبانه منم
 
کسی که در دل دریای غم فتاده و نیست
ره نجاتش از این بحر بی‌کرانه منم
 
کسی که مادر خوشبخت روزگاران است
ولیک تیر بلا را بُوَد نشانه منم
 
کسی که همسریِ با علی بُوَد فخرش
ولیک غم زده بر هستی‌اش زبانه منم
 
کسی که سیده امّ‌البنین بُوَد نامش
ولیک مانده از این نام بی‌نشانه منم
 
به یاد قبر عزیزان خویشتن هر روز
کسی که ساخته اندر بقیع لانه منم
 
شدم غریب پس از عون و جعفر و عباس
کسی که بار غریبی کشد به شانه منم
 
کسی که چار پسر بوده حاصل عمرش
که از شهادتشان خورده تازیانه منم
 
شنیده‌ام که جدا شد دو دست عباسم
کسی که دست به سر زد در این میانه منم
 
شنیده‌ام که به چشمش نشست تیر جفا
کسی که سوزد از این داغ جاودانه منم
 
غریبِ دشت بلا را دریغ مادر نیست
کسی که گریه بر او کرده مادرانه منم
 
دو نازدانه ز عباس من به جا مانده
کسی که سوخته با این دو شمعِ خانه منم
 
قلم زده است «مؤید» چو در مصیبت من
کسی که شافع او شد به این بهانه منم

امّ البنین شدم که شوم یاور حسین
تا گل بیاورم بشود پرپر حسین
قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین
هستند دختران علی در بر حسین
 
هستند مثل مادرشان مضطر حسین
 
شد شاملم دعای سحرهای فاطمه
روشن شدم به نور قمرهای فاطمه
تاج سر منند گهرهای فاطمه
اولاد من کجا و پسرهای فاطمه
 
هستند هر چهار پسر نوکر حسین
 
شرمنده‌ام نشد سپر مجتبی شوند
قسمت نبود زودتر از این فدا شوند
حالا بناست راهی دشت بلا شوند
حتی اگر که تک‌تک‌شان سرجدا شوند
 
جای گلایه نیست، فدای سر حسین
 
جریان گرفته‌اند کنار ابوتراب
از آلِ هاشم‌اند نه قوم بنی کلاب
اصلاً نیاز نیست به ترس و به اضطراب
عباس من شده به علمداری انتصاب
 
او هست یک تنه همه‌ی لشکر حسین
 
عهدی‌ست بین ام بنین و خدای خود
غیر از رضای دوست نخواهم برای خود
من دل نبسته‌ام به دل بچه‌های خود
اصلاً حسین و زینب و کلثوم جای خود
 
عباس من فدای علی اصغر حسین
 
هرچند او دگر پسر خویش را ندید
اما غمین نبود که عباس شد شهید
دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید:
بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید
 
خاتم ز قحط آب، لب انور حسین
 
کارش دگر نشستن در آفتاب شد
آب زلال در نظر او مذاب شد
شرمنده‌ی نگاه غریب رباب شد
از اینکه هم‌قبیله‌ی شمر است، آب شد
 
رو می‌گرفت نزد دو تا خواهر حسین... 
او حضرت خاتون عالَم، ما گدایش
شد دستگیر عالَمی دست عطایش
 
باید بگیرد چادر ام البنین را
هر کس که افتاده عقب کرببلایش
 
پیر و جوان کربلا را داده حاجت
شنبه به شنبه سفره‌های بی ریایش
 
مادربزرگم بچه‌هایش را سپرده
بر معجزات سفره‌ی مشکل‌گشایش
 
هر سال می‌گیرند اجر نوکری را
گریه‌کنان فاطمیه در عزایش
 
دار و ندار او فدای کربلا شد
دار و ندار کربلایی‌ها فدایش
 
این شیر زن با گریه دنیا را به‌هم ریخت
مروان کشد آه از جگر با های هایش
 
تازه نکن داغ دلش را ای مدینه! 
دیگر نزن "ام البنین" او را صدایش
 
ای آسمان! خونْ گریه کن بر غربت او
این پیرزن در علقمه مانده عصایش
 
اشک بشیر از این همه ایمان در آمد
او نیست اصلاً فکر آقازاده‌هایش
 
ای کاش او پیری زینب را نمی‌دید
شد مرگ، بعد از کربلا تنها دعایش
 
ام البنینِ بی بنین را عاقبت کشت، 
داغ حسین و رأس از پیکر جدایش
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری