ایها المظلوم-ayohalmazloom
شهادت-امام-موسی-ابن-جعفر-الکاظم-علیه السلام
لطفاً برای جستجوی گریز های متفاوت در این مناسبت به کادر جستجوی گریز در سمت راست صفحه مراجعه فرمایید
نمایش هر صفحهمورد
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
به وجد و عشرت و شادی خویشتن پرداخت
 
مغنّیان خوش‌آواز و مطربان، در آن
به گِرد مَسند او پای‌کوب و دست‌افشان...
 
بگفت تا که بیاید ابوالعطا به حضور
به شعر ناب فزاید بر آن نشاط و سرور
 
 
ابوالعطاء که بر شعر و شاعریش درود
ز بی‌وفایی دنیا زبان به نظم گشود
 
ز مرگ و قبر و قیامت سرود اشعاری
که اشک دیدۀ هارون ز چهره شد جاری
 
چنان به محفل مستان به هوشیاری خواند
که شعر او تن هارون مست را لرزاند
 
زبان گشود به تحسین، که ای بلند‌مقام!
کلام نغز تو شعر و شعور بود و پیام
 
خلیفه را سخنان تو داد آگاهی
ز ما بگو صلۀ شعر خود چه می‌خواهی
 
بگفت گنج و درم بر تو باد ارزانی
مرا به حبس بود یک امام زندانی
 
مراست یار عزیزی چهارده سال است
گهی به حبس و گهی گوشۀ سیه‌چال است
 
ضعیف گشته به زیر شکنجه‌ها تن او
بُوَد جراحت زنجیرها به گردن او
 
من از تو هیچ نخواهم مقام و مکنت و زر
به غیر حکم رهایی موسی جعفر
 
چو یافت خواهش آن شاعر توانا را
نوشت حکم رهایی نجل زهرا را
 
نوشته را به همان شاعر گرامی داد
بگفت صبح، امام تو می‌شود آزاد
 
ابوالعطاء ز شادی نخفت آن شب را
گشوده بود به شکرانه تا سحر لب را
 
بدین امید کز او قلب فاطمه شاد است
به وقت صبح، عزیزش ز حبس آزاد است
 
علی الصباح روان شد به جانب زندان
لبش به خنده و چشمش ز شوق اشک‌افشان
 
اشاره کرد به سندی که طبق این فرمان
عزیز ختم رسل را رها کن از زندان
 
به خنده سندی شاهک جواب او را داد
که غم مدار امامت شود ز حبس آزاد
 
ابوالعطاء نگاهش به جانب در بود
در انتظار عزیز دل پیمبر بود
 
که در گشوده شد و شد برون چهار نفر
به دوششان بدنی بود روی تختۀ در
 
هزار جان گرامی فدای آن پیکر
که بود پیکر مجروح موسی جعفر
 
گشوده بود ستم پیشه‌ای به طعنه زبان
که هست این بدن آن امام رافضیان
 
 
امام، موسی جعفر که جان فدای تنش
اگر چهار نفر شد مشیّع بدنش
 
مشیّعین تن پاک یوسف زهرا
شدند ده تن، هنگام ظهر عاشورا
 
به اسب‌ها ز ره کینه نعل تازه زدند
چه زخم‌ها که دوباره بر آن جنازه زدند...
آنسان که خیرها همه آثار کوثرند
درد و بلا ، مصائب آل پیمبرند
 
گلواژه های گریه که یک جا شوند جمع
جوشن نوشته: روضه ی موسی بن جعفرند
 
 
زنجیر، زجر، زهر، سیه چال، ناسزا
گویا همه روایتِ گودالِ دیگرند
 
شیبُ الخضیب را به تهِ چاه دیده ای؟
خدُّالتَّریب ها چه بجا سجده میبرند
 
مقتل نوشته: ساق برایش نمانده بود
رَزّازها هَماره یهودِ ستمگرند
 
ریشه دوانده همچو درختی به عمقِ خاک
این عضوهاست، وارثِ زهرای اطهرند
 
آهن کجا و گردنِ مجروح و پای زخم
این دستهای خسته همان دستِ حیدرند
 
با اینکه زیر سُمِّ ستوران نرفته اند
این دنده ها شکسته تر از نعش اکبرند
 
سیلی به استخوانِ شکسته نمیزنند
اما چه باک؟ وارث غمهای مادرند
 
سبط حسین بود که پیشانی اَش شکست
این سربلندها پسرِ شاه بی سرند
 
با اینکه او نمود بلا را خود اختیار
خلّصنی یارب از چه به لعلش مُکررند؟
 
آن بد دهن نمود اهانت به مادرش!
این خاندان ز خلقِ جهان مادری ترند
 
عجّل وفاتی اَش به عطش مستجاب شد
بر روزه دار، زهر به افطار میبرند؟
 
 
گر تخته پاره ای شده تابوت این امام
آری همه تلافی آن فتح خیبرند
 
زنجیرها به پیکر او حلقه حلقه ماند
تا روز حشر نیز نشانش به پیکرند
قعر سجون، به واژه که معنا نمیشود
در چاه، جای یوسف زهرا نمیشود
 
چندین سیاه چال در اعماق یکدگر
اینجا که جای این قدِ رعنا نمیشود
 
تاریکتر ز شامِ سیه سِجنِ من شده
نور خدا، نهان دلِ شبها نمیشود
 
 
ممنوع شد اگرچه ملاقاتِ من، ولی
دیوار و در که مانعِ زهرا نمیشود
 
این گردنِ شکسته ی زنجیر بسته ام
حتی برای سجده کمی تا نمیشود
 
کوبیده ساقِ پای من از حلقه ی قیود
این استخوانِ خورده گِره وا نمیشود
 
با زهرِ کین، گلوی منِ روزه دار سوخت
افطار من که سیلیِ اعدا نمیشود
 
بر غربتم اگرچه رضا روز و شب گریست
اما غمم، مصیبت عظما نمیشود
 
با روضه های جدّ غریبم گذشت عمر
دردم بدونِ گریه مداوا نمیشود
 
این سالهای سخت به زندان، چو یک شبِ...
زندانِ سختِ زینب کبرا نمیشود
 
چندین کفن به جسم من، ای وای یک کفن...
بهر عزیز فاطمه پیدا نمیشود
 
 
زیر سمِ ستور، چه میمانَد از بدن
این جسمِ خاکمال شناسا نمیشود
 
چیزی نمانده تا سحرِ فجرِ انتقام
خورشید، پشت ابر تماشا نمیشود
 
یا صاحب الزمان بنما ذوالفقار را
چاره بجز قیام تو مولا نمیشود
بر تخته ای فرسوده پیکر میشود تشییع
پیکر که نه! یک جسم لاغر میشود تشییع
 
راحت نکردند از غل و زنجیر جسمش را
با دست و پای بسته، مضطر میشود تشییع
 
 
«باب»الحوائج بود و جای بهترین تابوت
آقایمان بر لنگه ای «در» میشود تشییع
 
حاجاتمان پیراهن مشکی به تن کرده
چون حضرت موسی بن جعفر میشود تشییع
 
جا مانده آهِ احتضارش گوشهٔ زندان 
جان داده دور از چشم دختر میشود تشییع
 
دلواپس بیتابیِ معصومه جانش بود
دور از رضا در غربت آخر میشود تشییع
 
بر صورتش جامانده ردّ زخمهٔ شلّاق
دارد کبودی های حنجر میشود تشییع
 
شکرخدا در ازدحام نیزه داران نیست
بیگانه با شمشیر و خنجر میشود تشییع
 
 
بر روی شانه! نَه به زیر ضربه هایِ نعل
دارد تنش با وضع بهتر میشود تشییع
 
دلواپس ناموس در بین حرامی نیست
دور از غم ِ خلخال و معجر میشود تشییع!
این تن غرق کبودی آسمان را محور است
این سرِ از تخته آویزان به عالم سرور است
 
جای او بر روی چشم ماست نه بر تخته چوب
مردم! این محنت کشیده وارث پیغمبر است
 
آنقدر سنگینی زنجیر زجرش داده است
گردنش از دست‌های لاغرش لاغرتر است
 
ساق پایش را ببیند دخترش دق می‌کند 
خوب شد که نیست اینجا، او ندیده مضطر است
 
بچه هایش نذرها کردند آزادش کنند
گرچه آزادست حالا، حیف دیگر پرپر است
 
ای غلامان برروی دوش شما آقای ماست
پس دهید اورا به ما، وقت وداع اخر است
 
قاتل موسی بن جعفر زهر یا زندان نبود
قاتلش توهین سندی لعین بر مادر است
 
شیعیان هریک کفن در دستْ، اینجا آمدند
کاظمین از واحسینا واحسینا محشر است
 
گریه کن با حضرت موسی بن جعفر بر حسین
گریه کن بر آن غریبی که به زیر‌ خنجر است
**
خنجرش کند است می‌دانم ولی ای تشنه لب
دست و پا کمتر بزن زینب دراین دورو بر است
چه خیری دارد این روضه، چه حالی، احسن الحال است
عزا و گریه بر موسی بن جعفر، خیرالاعمال است
 
هر آن کس زد صدا در زندگی، باب الحوائج را
علی رغم تمام مشکلاتِ خود، خوش اقبال است
 
کسی که اعتقادش بر شفای روضه اش سُست است
اساساً ریشه ی توحید و ایمانش پُر اشکال است
 
همین که نام او در خاطر بیمار می آید
طبیب از راه می آید، شفایش هم به دنبال است
 
همیشه کار سائل ها، تمنا از کریمان است
کریمان بینشان همواره بخشش، رسم و منوال است
 
زن بدکاره را با یک نظاره زیر و رو کرد و...
زن افتاده به سجده، نزد معبودش سبک بال است
 
کسی که عرشیان مشتاق بر پابوسی اش هستند
چرا منزلگهش بر خاک نمناک سیهچال است؟!
 
به لب خلصنی یا رب دارد و مانند صدیقه
نمی دانم چرا جسمش شبیه باغ آلاله است
 
چرا جسم نحیفش از رد شلاق گلگون شد؟!
چرا آخر عبای ریش ریش او لگدمال است؟!
 
چرا مولای ما افتاده گیر بددهانی پست؟!
چرا هر صبح و شب در دور آقا جار و جنجال است؟!
 
چگونه ساق پایش را شکسته سندی ملعون؟!
تکان که می خورد پایش، تمام روز بدحال است
**
چکیده اشک روضه بر لبِ خشکیده از زهرش
به یاد غربت لب تشنه ای در بین گودال است
 
مگر آخر چه شد در وقت غارت کردن ارباب؟!
به دست هر کسی یک تکه از پیراهن و شال است
قرعهٔ غربت به یار آشنا افتاده بود
فتنه هایِ زهر در جام بلا افتاده بود
 
درد غالب شد به قلبش، لحظه لحظه لرزه بر
دستهایِ حضرتِ مشکل گشا افتاده بود
 
با نفس‌های سرآسیمه جدالی سخت داشت
استخوانِ سینه اش در تنگنا افتاده بود
 
خورد مظلومانه بر دیوارِ زندان صورتش
حضرتِ باب الحوائج بیهوا افتاده بود
 
شد عبایش گرد و خاکی؛ خورد لب‌هایش ترک
رنگ و رو از چهرهٔ آقایِ ما افتاده بود
 
هم کبودی بر تنش، هم روی ساقِ پایِ او
ردّی از زخم ِ غل و زنجیرها افتاده بود
 
زهر با خود حنجرش را تکه تکه بُرده بود
با عطش یادِ شهیدِ کربلا افتاده بود 
 
پیکرش رویِ پلِ بغداد جانم را گرفت
دل؛ پریشان حال یادِ بوریا افتاده بود
 
لرزه ها و ضجه ها انداخت بر ارکانِ عرش
خنجر کندی که در کارِ قفا افتاده بود
 
سنگ می بارید با شمشیرِ برّان بر تنش
در کنارِ خونِ در جریان؛ عصا افتاده بود
 
آبروی هر دو عالم بی کفن؛ عریان؛ سه روز
بر تنِ صحرایِ ماریه رها افتاده بود!
در شامِ تارِ بی کسی ام رَدِّ ماه نیست
اینگونه روزگارِ اسیری سیاه نیست
 
دارند زنده زنده مرا دفن می کنند
قعر سیاهچال کم از قتلگاه نیست
 
پلکی که مشت خورده به آن..،وا نمی شود
چشم مرا توان همین یک نگاه نیست
 
هر شب به جای نان ، لگدی سیر میخورم
افطارِ روزه‌داریِ من گاه گاه نیست!
 
با هر تکانِ سر..،نَفَسَم قطع می شود…
زنجیرِ دور گردن من بی گناه نیست
 
ساقی که ساق عرش خدا بوده..،خُرد شد
وضع وخیم زانوی من روبه‌راه نیست
 
تصویر جسم لاغر من را خیال کن :
یک کوه پُر غرور که هم‌وزن کاه نیست
 
آخر عذاب بددهنی می کشد مرا
زخمی شبیه زخم زبان نیست..،آه..،نیست
 
تشییع من به گردن یک تخته ی “در” است…
میخش ولی ز پهلوی من سهم‌خواه نیست
 
شکر خدا که چند کفن قسمت من است
عریان‌رهاشدن بخدا شأن شاه نیست
 
حتی لباس های تنم دست هم نخورد
در انتظار غارت من یک سپاه نیست
 
معصومه ام به بزم شرابی نمی رود
شکر خدا که دختر من بی پناه نیست
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
 
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
 
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
 
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
 
بویِ دل‌انگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
 
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
 
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
 
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
 
جز ذکر “الله” لبت “بسمی” نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
 
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
 
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا “فاطمه معصومه”ها و یا “رضا” ها
 
این خاک شد “ایرانِ” این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
 
دریای رحمت!ما به موج‌ات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از “ضامن آهو” گرفتیم
 
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
 
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
 
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
 
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
 
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
 
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
 
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
 
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِ‌پاره پیکرت تشییع گردید
 
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
 
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آن‌گونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
 
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
هر شاعری ست در تب تضمین چشم تو
از بس سرودنی ست مضامین چشم تو
 
چشم جهان به مقدمت ای عشق روشن است
از اولین دقایق تکوین چشم تو
 
ما را اسیر صبح نگاه تو کرده است
آقا کرشمه های نخستین چشم تو
 
از ابتدای خلقت عالم از آن ازل
شیعه شدم به شیوۀ آئین چشم تو
 
می شد چه خوب نور خدا را نگاه کرد
از پشت پلکت از پس پرچین چشم تو
 
امشب شکوه خلد برین دیدنی شده
وقتی شده ست منظر و آئینه چشم تو
 
گل کرده بر لب غزلم باغی از رطب
امشب به لطف لهجۀ شیرین چشم تو
 
چشم تو آسمان سخا و کرامت است
آقا خوشا به حال مساکین چشم تو
 
حالا دو خط دعا به لبم نقش بسته است
در انتظار لحظۀ آمین چشم تو
 
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند»
 
چه عالمی ست عالم باب الحوائجی
با توست نورِ اعظم باب الحوائجی
 
مهر تو است حلقۀ وصل خدا و خلق
داری به دست خاتم باب الحوائجی
 
در عرش و فرش واسطۀ فیض و رحمتی
بر دوش توست پرچم باب الحوائجی
 
در آستانۀ تو کسی نا امید نیست
آقا برای ما همه باب الحوائجی
 
بی شک شفیع ماست نگاه رئوف تو
در رستخیز واهمه باب الحوائجی
 
دیوانۀ سخای ابا الفضلی توام
مانند ماه علقمه باب الحوائجی
 
صحن و سرات غرق گل یاس می شود
وقتی که میهمان تو عباس می شود
گرچه در اینجا دست و پا، زنجیر هستی
گرچه ز کنج این قفس،رستن محال است
خورشیدی و هرجا که باشی می درخشی
خاموشی نور تو با بستن محال است
 
سبز است جامه بر تنت یا سرخ رنگ است
بر شاخه هایت رد پایی از کبودی ست
محکم تو را، مانند ریشه بسته زنجیر
از صبح تا شب حالت جسمت عمودی ست
 
اهل خدا کردی زن رقاصه ای را
از ندبه هایت معجزه جریان گرفته
وقت مناجاتت چه درد دل نمودی
هارونیان گفتند که طوفان گرفته
 
جا خوش نموده روی گلبرگ تن تو
خط می کشد روی دو کتفت، تازیانه
اما امان از ناسزا، زخم زبانها
خنجر شده، قلب تو را رفته نشانه
 
شهد رطب جاری ست از کنج لبانت
یا خون سرازیر است بر پیراهن تو
معصومه ات هم نیست تا تشتی بگیرد
پاره جگرها می چکد از دامن تو
 
پیش تو مه رفته بساطش جمع کرده
بر آسمان شب طلوعی تازه کردی
اینگونه تشیع جنازه علتی داشت
بر شب نشینان لطف بی اندازه کردی
 
زنجیرهای دست و پایت مویه کردند
اشعار غربت در رثای تو سرودند
دیگر نیازی نیست به مرثیه خوان ها
چون قفل دلها را همین غل ها گشودند
ای یاکریم زخمی و بدحال، السلام
زندانی غریبِ سیه‌چال، السلام
 
آیینه ای و از همه جانب شکسته ای
از زخم های حلقه ی زنجیر خسته ای
 
دور از وطن شدن، شده داغ و غم دلت
معصومه ات کجاست، شود مرهم دلت
 
هر کس رسید بر سر راهت، درست شد
بدکاره هم به لطف نگاهت درست شد
 
ماندن درون حجره ی نمناک، مشکل است
تشخیصت از عبا به روی خاک، مشکل است
 
رنجیدن از ملال، برایت شده روال
قدت شده میان مطامیر، چون هلال
 
رنگت شده چقدر دگرگون، کلافه ای
از ناسزای سِندی ملعون، کلافه ای
 
با تازیانه موجب رنجت، همیشه شد
آنقدر زد که پیرهنت ریشه ریشه شد
 
آلاله های دور و برت نامرتب است
ذکرت شبیه فاطمه، خَلِّصنی یارَب است
 
بین عراق، آرزوی مرگ می کنی
از درد ساق، آرزوی مرگ می کنی
 
ساقِ شکسته را به مشقت تکان مده
بینِ فشار حلقه ی زنجیر، جان مده
 
بر تخته‌، گرچه پیکر پاکت بلند شد
کِی روی نیزه ها سر پاکت بلند شد؟
 
سنگین شده اگرچه تنت بین سلسله
اما نبود دور و برت داد و هلهله
 
عریان به روی خاک، تنت بر زمین نماند
بی غسل و بی کفن، بدنت بر زمین نماند
بهار، می‌شِمُرَد اشک‌های باران را
هجومِ ضربه‌ی شلاق‌های بوران را
 
خزانِ سرخِ زمین سبز می‌شود آخر
بهار، می‌رسد و می‌کُشد زمستان را
 
بهار، هوی مسیحای خاکِ در گور است
به آب می‌سِپُرد خشکی بیابان را
 
بهار را چه به پاییزهای طولانی ؟!
چقدر صبر کند خشکسالِ هجران را ؟!
 
به حکمِ داس‌به‌دستان، به مرگ محکوم است
گُلی که زندگی آموخته‌ست، گلدان را
 
دوباره دستِ خدا را به ریسمان بستند
همان تبار که از پشت، دستِ شیطان را
 
کبوتری که قفس را هم آسمان می‌دید
همیشه دید در انبوهِ درد، درمان را
 
چه یوسفی که ندارد هوای آزادی !
چه یوسفی‌ست که پَر داده چاهِ کنعان را !
 
به آجر آجرِ زندان قیام می‌آموخت
کسی که ریخت، به میدان سجده‌اش جان را
 
میان دخمه‌ی تاریک، نور پیدا کرد
زنی که آن همه گم کرده بود، ایمان را
 
اباالرئوف، هرآیینه می‌شکست اما 
رها نکرد، دلِ سنگی نگهبان را 
 
اسیر بود، ولی ریسمانِ ایمانش 
اسیر کرد، مسلمان و نامسلمان را 
 
هجومِ سیلی جلادهای حیوان‌خو
کبود کرد، تنِ آیه‌های انسان را 
 
به شأن آیه‌ی «اِلّاالمُطَهَّرون» سوگند
که بی‌وضوصفتان می‌زدند قرآن را
 
دهانِ هر که به تندی به ناسزا وا شد
شکست، روی دلِ زخمی‌اش نمکدان را
 
شبیه پیکرش آماجِ زخم شد جگرش
به پاره‌ی جگر از بس گذاشت دندان را
 
به کامِ تشنگی‌اش جامِ اشک می‌نوشاند
به کربلای لبش روضه‌های عطشان را
 
به پای او غل و زنجیرها اسیر شدند
زمانِ رفتنش آزاد کرد زندان را
 
سیاه‌چالِ غمِ کاظمین، بالا برد
کتیبه‌های عزای قم و خراسان را
 
اسیرِ سلسله‌های عراقِ آن دوران
اسیر کرد، دلِ مردمان ایران را
براساس گریز به
موضوع گریز :
مناسبت گریز :
براساس سبک شعر
روضه شور واحد تک زمینه رجز خوانی زمزمه جفت نوحه مناجات نامشخص مدح مسجدی سینه زنی واحد سنگین دکلمه دم پایانی واحد تند پیش زمینه سرود سالار زینب حاج ناظم همه جا کربلا راس تو میرود بالای نیزه ها ببینید ببینید گلم رنگ ندارد نوحه سنتی ببینید ببینید گلم رنگ ندارد سیدی ماکو مثلک الغریب غریب گیر آوردنت زبانحال به سمت گودال از خیمه دویدم من دودمه مدح و مرثیه مفاعیل مفاعیل فعول شعر خوانی
براساس قالب شعر
دوبیتی غزل قصیده مثنوی چهار پاره رباعی ترجیع بند مستزاد شعر نو شعر سپید ترکیب بند قطعه مسمط نا مشخص مربع ترکیب تک بیتی مخمس
براساس زبان
فارسی عربی ترکی
براساس شاعر
محتشم کاشانی میلاد عرفان پور امیر عباسی قاسم صرافان محمد مهدی سیار غلامرضا سازگار رضا یعقوبیان علی اکبر لطیفیان قاسم نعمتی اسماعیل تقوایی مرتضی محمود پور حسن لطفی امیر حسین سلطانی محمود اسدی علی انسانی مظاهر کثیری نژاد محمود ژولیده ولی الله کلامی زنجانی میثم مومنی نژاد حسن ثابت جو عباس میرخلف زاده سید حمیدرضا برقعی سید هاشم وفایی سید رضا موید خراسانی محمدرضا سروری یوسف رحیمی احمد بابایی محسن عرب خالقی سید پوریا هاشمی علیرضا خاکساری وحید زحمتکش شهری مهدی رحیمی زمستان حسن کردی روح اله نوروزی مرضیه عاطفی بهمن عظیمی حسین رحمانی میلاد قبایی محسن صرامی رضا آهی رضا تاجیک اصغر چرمی محمد جواد شیرازی مهدی نظری وحید قاسمی وحید محمدی محسن کاویانی مجتبی صمدی شهاب حمید رمی محمد حسین رحیمیان محمد حسن بیات لو امیر روشن ضمیر نا مشخص محمد محسن زاده گنجی امیر ایزدی حسین قربانچه رضا رسول زاده جواد حیدری محمد سهرابی محمد جواد پرچمی سيد مهدي سرخان رضا یزدانی سید مهدی موسوی حسن صنوبری محسن رضوانی سیدجواد پرئی سید محمد جواد شرافت علی سلیمیان محمدجواد غفورزاده (شفق) سید مجتبی رجبی نورآملی حسن بیاتانی عماد خراسانی رحمان نوازنی مسعود اصلانی حافظ محمدرضا آغاسی علی حسنی صمد علیزاده محمد صمیمی کاظم بهمنی مجید تال مهدی قهرمانی احسان محسنی فر شیخ رضا جعفری میثم سلطانی مصطفی صابر خراسانی محمد فردوسی علیرضا قزوه قاسم افرند محمد مهدی عبداللهی محمد خسروی جواد دیندار سعید خرازی علیرضا عنصری حسین میرزایی حسن جواهری مصطفی قمشه ای علامه حسن زاده آملی میثم خالدیان علی زمانیان حسین ایمانی سیدعلی احمدی(فقیر) سید مجتبی شجاع محمد حسین فرحبخشیان (ژولیده نیشابوری) محسن داداشی امام خمینی (ره) فواد کرمانی امیر رضا سیفی احمد اکبرزاده ملا فتح‌الله وفایی شوشتری صدّیقه‌ی طاهره (علیهاسلام‌الله) محمود شاهرخي (م.جذبه) سید محمد رستگار جواد هاشمی (تربت) سید حبیب نظاری غلام‌رضا دبیران محمدحسین علومی تبریزی سعید بیابانکی سعید توفیقی علیرضا لک جواد محمد زمانی آیت الله محمدحسین غروی اصفهانی سید یاسر افشاری محمود کریمی احمد واعظی آیت الله وحید خراسانی حضرت آقای خامنه ای سید الشهدا عبدالجواد جودی خراسانی بهروز مرادی سالک قزوینی رفیق اصفهانی سید رضا حسینی (سعدی زمان) بابافغانی شیرازی تأثیر تبریزی صغیر اصفهانی (ره) وحید مصلحی یاسر حوتی حسین رستمی محمد بنواری (مهاجر) محمد بیابانی علیرضا شریف هادی جان فدا علی آمره حامد تجری مصطفی متولی مجتبی خرسندی علی صالحی علیرضا بیاتانی مهدی رحمان دوست مهدی نسترن سید محمد جوادی سید مهدی جلالی مجتبی روشن روان حامد خاکی سید محمد علی ریاضی احسان مردانی مهدی مومنی مریم سقلاطونی مجتبی شکریان همدانی عارفه دهقانی حسینعلی شفیعی (شفیع) رضا پیروی سعید پاشازاده ناصر حامدی رضا قاسمی حامد جولازاده پیمان طالبی میلاد حسنی امیر حسام یوسفی نوید اسماعیل زاده عباس شبخیز قراملکی (شبخیز) مهدی جهاندار کرامت نعمت زاده علی اصغر حاج حیدری مهدی صفی یاری محمد علی بیابانی محمد امین سبکبار هانی امیر فرجی سینا نژادسلامتی رسول میثمی صباحی بیدگلی وصال شیرازی مهدی پورپاک فاطمه نانی زاده محسن خان محمدی حبیب نیازی مجید لشگری میرزا احمد عابد نهاوندی(مرشد چلویی) آیت الله سیداحمد نجفی(آقاجون) محمد جواد خراشادی زاده ناظرزاده کرمانی سیدجلال حسینی احمد جلالی حسین عسگری علی اصغر کوهکن حجت الاسلام میر تبریزی محسن مهدوی حبیب الله چایچیان رضا فراهانی محمدرضا شمس خاکی شیرازی ابراهیم بازیار عباس احمدی سید محمد اویار حسینی محمد احمدی مرحوم الهیار خان (آصف) جواد قدوسی مجید قاسمی محمد رسولی داوود رحیمی مسعود یوسف پور حیدر توکل فاضل نظری علی ناظمی صفایی جندقی کریم رجب زاده میرزا یحیی مدرس اصفهانی غلامرضا کافی عمان سامانی مهدی محمدی پانته آ صفایی محمد بختیاری حمیدرضا بشیری محمدسعید عطارنژاد پروانه نجاتی نیما نجاری علی اشتری جعفر خونویی رضا دین پرور محمد ظفر سید رضا میرجعفری خوشدل تهرانی مهدی نعمت نژاد محسن راحت حق سجاد محرابی سید فرید احمدی مهدی زنگنه کاظم رستمی روح الله عیوضی علی اصغر ذاکری گروه یا مظلوم امیر حسین حیدری امیر اکبرزاده مهرداد مهرابی سید محمد بابامیری توحید شالچیان نغمه مستشار نظامی رحیم معینی کرمانشاهی سید محمد میرهاشمی امیرحسین الفت غلامحسین پویان احمد علوی فیاض هوشیار پارسیان مرتضی امیری اسفندقه محمدعلی مجاهدی جعفر بابایی(حلّاج) اصغر عرب فرشته جان نثاری سیدمحسن حبیب لورسه محمد علامه صادق رحمانی فرهاد اصغری یاسر مسافر عباس ویجویی عباس عنقا منوچهر نوربخش سیدحسن حسینی محمدجواد باقری محمد ارجمند محمد عظیمی محمدحسین بهجت تبریزی(شهریار) محمدسعید میرزایی مهدی خطاط ادیب الممالک فراهانی محمدعلی رحیمی محمد قاسمی احسان نرگسی رضاپور داریوش جعفری حامد آقایی سید محسن حبیب الله پور مجتبی حاذق محسن حنیفی آرش براری بهنام فرشی هستی محرابی طاها ملکی یاسر قربانی محمد داوری امیرحسین آکار اسماعیل شبرنگ آرمان صائمی علی رضوانی عماد بهرامی عادل حسین قربان امیرعظیمی حبیب باقرزاده حسین محسنات علی اصغر یزدی مجتبی رافعی میثم خنکدار ابراهیم لآلی قاسم احمدی مهدی علی قاسمی پوریا باقری علی اکبر نازک کار نوید اطاعتی فاطمه خمسی مهدی میری مجتبی کرمی محمد دستان علی کاوند مهدی قربانی محمد مبشری محمدرضا رضایی موسی علیمرادی محمدعلی نوری میلاد یعقوبی حسین صیامی مرتضی مظاهری میرزا احمد الهامی کرمانشاهی ناصر دودانگه علیرضا وفایی(خیال) امیر فرخنده حسین واعظی سعید نسیمی محسن غلامحسینی منصوره محمدی مزینان ابراهیم روشن روش سید علی حسینی مرضیه نعیم امینی حمید فرجی امیرعلی شریفی جعفر ابوالفتحی محمد کاظمی نیا امیر علوی رضا قربانی مهدی کاشف امیرحسین محمودپور رضا اسماعیلی حسن فطرس عالیه رجبی رضا باقریان محسن عزیزی محمدرضا ناصری روح الله پیدایی محمد زوار ایمان کریمی مصطفی رفیعی مجتبی قاسمی محمود قاسمی مجید خضرایی یونس وصالی محمود یوسفی ایمان دهقانیا بردیا محمدی مجتبی دسترنج ملتمس محمد مهدی شیرازی محسن زعفرانیه حسین خیریان حامد شریف مهدی شریف زاده ابالفضل مروتی مصطفی کارگر معین بازوند سید جعفر حیدری محسن ناصحی روح الله قناعتیان محمدحسین ملکیان مقداد اصفهانی رسول عسگری عفت نظری سجاد شاکری احمد ایرانی نسب مسعود اکثیری حسن رویت علی سپهری سید امیر میثم مرتضوی سیدمحمد مظلوم حسین رضایی حیران علی مشهوری (مهزیار) علی قدیمی نیر تبریزی فیاض لاهیجی حسین عباسپور محمد بن یوسف اهلی شیرازی جویای تبریزی (میرزا دارا) سید رضا هاشمی گلپایگانی سید علی اصغر صائم کاشانی امیرحسین کاظمی سارا سادات باختر علی اصغر شیری محمد حسین آغولی (ترکی شیرازی) سلمان احمدی وحید اشجع مهرداد افشاری مرجان اکبرزاد محمد-مهدی-امیری شهره انجم شعاع عبدالحمید-انصاری‌-نسب مرتضی-بادپروا محمدرضا-بازرگانی زهرا براتی امیرحسن بزرگی متین زهرا بشری موحد سید-حکیم-بینش فاطمه‌ سادات پادموسوی سعید-تاج‌-محمدی مهدی چراغ‌زاد حامد حسینخانی سیده فرشته حسینی سیدموسی حسینی کاشانی علی‌اصغر الحیدری (شاعر هندوستانی) محمد سجاد حیدری سمیه خردمند ایرج میرزا محسن سیداسماعیلی میرزا محمد باقر صامت بروجردی میرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء) میرزا محمد رفیع (رفیع‌الدین) (واعظ قزوینی) آشفته شیرازی سید وحید حسینی مسعود مهربان مهدی انصاری رضا حامی آرانی سید حسن رستگار محمدجواد وثوقی حمید کریمی اسماعیل روستایی احمد شاکری ابراهیم زمانی محمد کیخسروی محمد جواد مهدوی یاسین قاسمی حسین کریمی مهدی امامی جواد کلهر مجتبی فلاح محمدجواد غفوریان پدرام اسکندری حسن اسحاقی نوید طاهری محمود مربوبی سیروس بداغی میلاد فریدنیا شهریار سنجری رضا ملایی مجید رجبی امیرحسین نجمی عمران بهروج صادق میرصالحیان حجت بحرالعلومی محمدحسین ذاکری رسول رشیدی راد زینب احمدی حامد خادمیان حمیدرضا محسنات حسین اخوان (تائب) محمود شریفی مهدی مقیمی وحید دکامین شهرام شاهرخی فرشید یارمحمدی علی فردوسی رضا شریفی سیدعلی رکن الدین عبدالحسین مخلص آبادی حسین سنگری رضا هدایت خواه مهران قربانی محسن قاسمی غریب سید مصطفی غفاری جم سید مسعود طباطبایی احمد عزیزی حسین زحمتکش حمید عرب خالقی سجاد روان مرد میثم کاوسی رضا مشهدی امیرحسین وطن دوست محمد کابلی محمدهاشم مصطفوی محمد دنیوی (حاتم) علی اکبر حائری محمدرضا طالبی کمیل کاشانی محمدباقر انتصاری مرتضی عابدینی علی حنیفه عبدالرضا کوهمال جهرمی سینا شهیدا مهدی فرجی حسنا محمدزاده سید مصطفی مهدجو علی میرحیدری علی خفاچی حسین ایزدی پرویز بیگلری چاوش اکبری زهرا هدایتی هاشم طوسی (مسلم) نجمه پورملاکی نادر حسینی سجاد شرفخانی علی زارعی رضایی محمدعلی رضاپور سید محسن حسینی مرحوم نادعلی کربلایی ابوالفضل عصمت پرست مجتبی نجیمی مجید نجفی مجید بوریان منش علی علی بیگی سید محسن علوی محمد جواد مطیع ها ناهید رفیعی امیررضا یوسفی مقدم سید علی نقیب ایوب پرندآور نوید پور مرادی علی ذوالقدر سید ابوالفضل مبارز علی شکاری حمید رحیمی انسیه سادات هاشمی محسن حافظی عبدالحسین میرزایی مهدی قاسمی رضا خورشید فرد وحیده افضلی سید محمد حسین حسینی محمد سجاد عادلی مهدی زارعی سید محمد جواد میرصفی یدالله شهریاری امید مهدی نژاد محمد صادق باقی زاده محمد خادم محمدرضا کاکائی سید حجت سیادت مهدی مردانی جواد محمود آبادی حسین شهرابی حامدرضا معاونیان احمد جواد نوآبادی محمد علی قاسمی خادم عرفان ابوالحسنی ظهیر مومنی سید صادق رمضانیان عاطفه سادات موسوی عاصی خراسانی علی محمدی حسین زارع سید مصطفی سیاح موسوی حمید محبی وحید نوری حسین اوتادی هادی ملک پور مهدی کبیری محمدرضا نادعلیان فرشید حقی رامین برومند (زائر) محمدرضا اسدی سجاد زارع مولایی سید امیر حسین فاضلی سید مصطفی حسینی راد محمد رستمی محسن همتی محمود تاری سید واصفی غلامرضا شکوهی کمیل باقری محمد حسین بناریان لیلا علیزاده مهدی حنیفه جواد کریم زاده سید صابره موسوی میرزا محمد تقی قمی (محیط) حاج ملا احمد بن محمد مهدی فاضل نراقی (صفایی) عباس همتی یغما جندقی حامد محمدی محمد جبرئیلی گروه قتیل العبرات فاطمه عارف نژاد
براساس مداح
حاج منصور ارضی حاج محمود کریمی حاج محمدرضا طاهری حاج سعید حدادیان حاج میثم مطیعی حاج مجید بنی فاطمه حاج حمید علیمی حاج حسین سیب سرخی حاج مهدی سلحشور حاج سید جواد ذاکر حاج جواد مقدم حاج عبدالرضا هلالی حاج سید مهدی میردامادی حاج مهدی رسولی حاج حسن خلج حاج مهدی لیثی حاج نریمان پناهی حاج سید رضا نریمانی حاج احمد واعظی حاج حسین طاهری حاج مهدی سماواتی حاج محمد حسین پویانفر حاج سید حمیدرضا برقعی نا مشخص حاج میثم مؤمنی نژاد حاج مهدی اکبری حاج قاسم صرافان حاج مهدی مختاری حاج محمدرضا محمدزاده حاج کاظم اکبری حاج ابالفضل بختیاری حاج محمدرضا آغاسی حاج حنیف طاهری حاج وحید نادری حاج حسین رضائیان حاج امیر عباسی حاج محمد بیابانی حاج سید علی رضوی حاج سید مهدی هوشی السادات نزارالقطری حاج اسلام میرزایی حاج حسین سازور حاج محسن عرب خالقی حاج صابر خراسانی سید رسول نریمانی محمد جعفری ارسلان کرمانشاهی جبار بذری حاج اکبر مولایی حاج امیر برومند حاج محمدرضا بذری حاج حیدر خمسه حاج حسن حسین خانی حاج حسین عباسی مقدم حاج غلامحسین علیزاده حاج حسین عینی فرد حاج مهدی رعنایی حاج مصطفی روحانی حاج روح الله بهمنی حاج امیر کرمانشاهی حاج میرزای محمدی حاج وحید گلستانی حاج سید امیر حسینی علی فانی حاج سید علی مومنی حاج امین مقدم حاج محمد کمیل حاج محمد حسین حدادیان حاج سعید پاشازاده حاج مقداد پیرحیاتی حاج محمد سهرابی حاج محمد فصولی کربلایی حاج فرهاد محمدی حاج ابوذر بیوکافی حاج سید محمد جوادی حاج سید محمد عاملی حاج وحید یوسفی حاج محمد یزدخواستی حاج مجتبی رمضانی کویتی پور حاج محسن صائمی حاج حسین رستمی مرحوم استاد محمدعلی کریم خانی حاج حسین باشی حاج مهدی وثیق حاج شیخ محمد ناصری سید علی حسینی حاج محمد امانی مرحوم محمدعلی چمنی حاج رضا قنبری حاج عبدالله شیران مرحوم استاد سلیم موذن زاده حاج علی اصغر ارغوان مرحوم حاج فیروز زیرک کار سید حسین قاضی سید مهدی حسینی استاد محسن فرهمند حاج احمد عثنی عشران حاج محمد احمدیان حاج صادق آهنگران حاج اکبر نوربهمنی سیدرضا میرجعفری سیدرضا تحویلدار ایمان کیوانی حاج محمدحسین عطائیان حاج حسن شالبافان حاج محمدصادق عبادی حاج علی عرب حاج علیرضا قزوه حاج آرش پیله وری حاج مهدی تقی خانی حاج یزدان ناصری حاج امیرحسن محمودی حاج حمید دادوندی حاج احمد نیکبختیان حاج امیرحسن سالاروند حاج هاشم سالار حسینی حاج ابراهیم رحیمی حاج محمد صمیمی حاج حمیدرضا قناعتیان حاج محسن عراقی حاج محسن طاهری حاج حسین ستوده حاج مهدی دقیقی حاج حسین رجبیه حاج رحیم ابراهیمی حاج حسین فخری حاج صادق حمزه حاج حسین هوشیار حاج حسین جعفری استاد رائفی پور حاج داوود احمدی نژاد مرحوم مرشد حسین پنجه پور حاج سید محمد حسینی حاج هادی گروسی حاج محمدرضا مختاریان حاج حسن کاشانی حاج وحید جلیلوند حاج حیدر منفرد حاج علی مهدوی نژاد حاج مرتضی امیری اسفندقه حاج حسین خلجی حاج وحید قاسمی حاج سید محمود علوی حاج سعید قانع حاج سید جعفر طباطبائی حاج حسین محمدی فام حاج هادی جان فدا حاج علی علیان حاج صادق کریمی حاج محسن توکلیان حاج محمد قربانخوانی حاج حسن رضا عبداللهی حاج مرشد میرزا مرحوم مرشد میرزا حاج مهدی اقدم نژاد شهید حسین معز غلامی حاج حسین رحمانی حاج علی اکبر سلحشور حاج محمد گرمابدری حاج محمد جواد احمدی حاج احمد اثنی عشران حاج جواد ابوالقاسمی حاج محمد مهدی اسماعیلی حاج محسن حسن زاده حاج اکبر بازوبند آیت الله سید محمدحسن طهرانی مجید رضانژاد محمدجواد توحیدی حاج یدالله محمدی مرحوم سید مهدی احمدی اصفهانی حاج محمود گرجی حاج رضا علی رضایی حاج جواد باقری حاج سید ابراهیم طاهریان حاج مسعود پیرایش حاج محمدرضا نوشه ور حاج حسن بیاتانی حاج علی اکبر زادفرج حاج علی جباری حاج علی کرمی حاج سعید خرازی حاج هادی ملک پور حاج حسن عطایی حاج محمد کریمی حاج محمد رستمی حاج جواد حیدری