- صفحه اصلی
- چو روزی سه ازماه شعبان گذشت
چو روزی سه ازماه شعبان گذشت
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-243243
چو روزی سه ازماه شعبان گذشت
زدیدار شه مکه پر نور گشت
همه مکیان پیشباز آمدند
به سوی خدیو حجاز آمدند
در پوزش ولابه کردند باز
ببردند بر موکب شه نماز
که شاد آمدی ای شه راستین
زفر تو خرم شد این سرزمین
همه شهر ما از تو پر نور شد
روان های ما جمله مسرور شد
سپس کرد آن یادگار رسول
به جایی که شایسته بودش نزول
چو آمد به سوی عراق این خبر
که شد مکه سالار دین را مقر
یکی نامور بد خزاعی نژاد
که نامش سلیمان بد آن پاکزاد
به دل دشتی مهر شیر خدای
زیاران حیدر بد آن پاکرای
بزرگان کوفی به بنگاه اوی
برفتند و کردند سر گفتگوی
نخستین حبیب آن جوانمرد پیر
و دیگر مسیب یل شیر گیر
دگر دوستان کزولای علی (ع)
بد آیینه ی قلبشان صیقلی
سخن را سلیمان زبان برگشاد
نخست آن دلاور چنین کرد یاد
که ای نامداران فرخنده بخت
زگیتی معاویه بربست رخت
به جایش نشسته بد اختر پسر
که باماست همچون پدر کینه ور
شه دین رخ از بیعتش تافته
زیثرب سوی مکه بشتافته
مراین آرزو بودمان دیر باز
که این روزگار خوش آید فراز
برآورد آن آرزو کردگار
که بد در دل ما بسی روزگار
هم ایدون یکی رای فرخ دهید
خرد گرد آرید و پاسخ دهید
اگر نیست جز راستی کارتان
زکژی به یکسوست هنجارتان
بخوانید شه راسوی مرز خویش
ره یاری او بگیرید پیش
مباد آنکه شه رابه مرز عراق
بخوانید و جویید با وی نفاق
چو این گفت یاران زجا خاستند
بدین گونه پاسخ بیاراستند
که ما هرگز از راستی نگذریم
به جز راه فرمانبری نسپریم
کسی را ندانیم فرمانروای
ابر خویش جز پور شیر خدای
هم ایدر بدینگونه پیمان کنیم
که جان درراه شه گروگان کنیم
چو کوته شد این گفتگوی دراز
سوی شه یکی نامه کردند ساز
که ای داور تختگاه شرف
گرانمایه فرزند شاه نجف
شه شامیان زین جهان دو روی
سوی دار دیگر بیاورده روی
جهان شد به کام دل دوستان
گل خرمی رست ازبوستان
کنون چشم بیدار فتنه بخفت
شد انصاف پیدا ستم رخ نهفت
تویی باور دین پیغمبری
تویی وارث مسند حیدری
تو دانی که ما را همه درجهان
به پیکر پی یاری توست جان
چو آسوده مانی به بطحا زمین
بچم زی عراق ای خداوند دین
که لشگر بسی داری آراسته
همه ازدل و جان تو را خواسته
نخواهیم بر خود روا حکم کس
تویی حکمران برهمه خلق و بس
چو آن نامه را شد به پاسخ سخن
نهادند مهرش همه انجمن
به پیکی سپردند چون تند باد
فرستاده آورد وشه را بداد
شهنشاه نگشود لب درجواب
به پاسخ نفرمود چندی شتاب
پیاپی همی آمدش بر ورا
زکوفه پیام و پیام آورا
مرآن نامه ها نزد اهل سیر
ده و دو هزار آمد اندر شمر
116
0
موضوعحرکت از مکه به عراق امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرمیرزا احمد الهامی کرمانشاهی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
فلک نداد امان جا در این دیار کنم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای همسفران کوی محنت
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
نامه بنوشتند تا در کوفه، مهمانش کنند
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای سومین ستاره ایزد نما، حسین
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
خوشا آنکس که امشب در کنار کعبه جا دارد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت علی اصغر (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
از حریم کعبه آهنگ سفر داریم ما
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)
چو لختی خداوند دین ره برید
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)
زعبدالله بن سنان این خبر
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) | حضرت قاسم ابن الحسن (علیه السلام) | حضرت زینب (سلام الله علیها)
کنون راز بشنو ز شاه امم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
آقا چه شد که حج شما نیمه کاره ماند
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان