ای هم‌سفران کوی محنت

ای هم‌سفران کوی محنت
خیزید ز خوابگاه راحت
 
خیزید که سخت راه دوراست
سرمنزل وعده‌گاه دور است
 
خیزید که وقت وقت یاری است
شام غم و صبح جان‌سپاری است
 
آن روز که قسمت بلا شد 
سرمنزل ما به کربلا شد
 
روزی که حق ارمغان ز ما خاست
قربانی ما به نینوا خواست
 
برخیز ز خواب اکبر من
ای نور دو دیده‌ی تر من
 
برخیز که اول جوانی
قربانی راه شیعیانی
 
عباس برادر رشیدم
برخیز جوان ناامیدم
 
در دشت بلا شوم چو بی یار 
بر لشکر من تویی علم‌دار
 
ای قاسم دل فکار برخیز
ای شمع شبان تار برخیز
 
برخیز که خاطرت شود شاد
در کرب و بلا شوی تو داماد
 
برخیز که حجله ات سیاه است 
جایت شب عیش قتلگاه است
 
ای زینب دل فکار برخیز
محنت‌کش روزگار برخیز
 
برخیز که از جفای ایام
گردی تو اسیر در ره شام
 
اکبر ز طریق غم‌گساری
بهر تو کند رکاب‌داری
 
برخیز ز خواب دختر من
ای نور دو دیده تر من
 
ای مهر حرم مه مدینه
نور دل و دیده‌ام سکینه
 
برخیز نشانمت به محمل
دلشاد رسانمت به منزل
 
برخیز که بعد من ز سیلی
گردد رخ چون مه تو نیلی 
 
برخیز که گردنت چو نخجیر
مجروح شود ز بند و زنجیر 
 
برخیز که در خرابه شام
روز تو شود سیاه چون شام
 
جودی بگذر ز شرح این غم
کفتاد شرر به جان عالم
32
1
موضوعحرکت از مکه به عراق امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبمثنوی
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت