میخ داغ و سینه زهرای من ای وای من

میخ داغ و سینه زهرای من ای وای من
سیلی و انسیه الحورای من ای وای من
 
خانه و کاشانه و  شمع و گل و پروانه نه
سوخت در آتش همه دنیای من ای وای من
 
آیه های کوثرم افتاده زیر دست و پا
لرزه افتاده به دست و پای من ای وای من
 
ابر سیلی هر دو روی روی یارم را گرفت
تار شد خورشید مه‌سیمای من ای وای من
 
در شکست و پشت در این غصه پشتم را شکست
خورد با صورت زمین طوبای(زهرای) من ای وای من
 
کشتن یک زن ، چهل نامرد میخواهد مگر؟!
داد از بی رحمی اعدای من ای وای من
 
کینه از من داشتند و همسرم را میزدند
فاطمه افتاد از پا ، پای من ای وای من
 
بشکند دست مغیره دست یارم را شکست
پیش چشم زینب کبرای من ای وای من
 
میکشد این غم مرا آخر که شد کاشانه ام
قتلگاه همسر تنهای من ای وای من
 
 
فاطمه با دیدن تابوت وقتی خنده زد
رفت دیگر خنده از لبهای من ای وای من
 
بعد زهرا این من و این میخ و این دیوار و در
وای من ای وای من ای وای من ای وای من
33
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریز
شاعرعبدالحسین میرزایی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت