می کشد دیگر سپه سلطان کین

می کشد دیگر سپه سلطان کین
غم قرین باز آمد اربعین
 
***از سر نو بر سر ارباب دین
غم قرین باز آمد اربعین
 
دل شکسته سرنگون بر ره علم
با الم می رسند از شام غم
 
***منهزم اولاد خیرالمرسلین
غم قرین باز آمد اربعین
 
باز راه کاروان اشک و آه
دل تباه شد به سوی قتلگاه
 
***جوش در خون زد دل روح الامین
غم قرین باز آمد اربعین
 
غلغلی کز سر بریدن شد عیان
از فغان بر سر نه آسمان
 
***ز اتصالش سر بر آمد از زمین
غم قرین باز آمد اربعین
 
راس سلطانی که بود از احتشام
ز احترام صد سلیمانش غلام
 
***شد به تن واصل چو در خاتم نگین
غم قرین باز آمد اربعین
 
آنکه هستش در امان خیل عباد
در معاد کی روا بود از عناد
 
***بازگشت اهل بیتش را ببین
غم قرین باز آمد اربعین
 
تشنه لب تا شد نهان در گل چو آب
دل کباب نور چشم بوتراب
 
***رفت خون از دیده ماء معین
غم قرین باز آمد اربعین
 
باز بر خیل شهیدان بی گمان
شیعیان تیر حسرت در کمان
 
***بر گشاید لشکر ماتم کمین
غم قرین بازآمد اربعین
 
باز آمد در تزلزل نه سپهر
تیره چهر شد رخ تابنده مهر
 
***رفت از جا پایه عرش برین
غم قرین باز آمد اربعین
 
در عزای خامس آل عبا
شد زجا ربع مسکون در نوا
 
***شش جهت شد تا سپهر هفتمین
غم قرین باز آمد اربعین
 
گفت با عشرت گزینان چمن
با حزن بهر قاسم این سخن
 
***صبحدم دامن کشان بال و پرین
غم قرین باز آمد اربعین
 
کرد زهرا معجر نیلی به سر
دیده تر ریخت از خون جگر
 
***لاله در ساغر شراب آتشین
غم قرین باز آمد اربعین
 
از تحسر غنچه شیرین سخن
در چمن خنده زد بر خویشتن
 
***وز بکا شد چشم نرگس نرگسین
غم قرین باز آمد اربعین
 
طبع یغما آشکارا و نهفت
هر چه گفت کو از این بهتر نگفت
 
***عجلواکم بالعزا یا عاشقین
غم قرین باز آمد اربعین
51
0
موضوعاربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعریغما جندقی
قالبنا مشخص
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت