من‌ از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین...

من‌ از آن موقع که طفلی بی زبان بودم حسین... 
خادم ناقابل این آستان بودم حسین
 
خرج روضه کردم و زهرا برایم خرج کرد
سود کردم پیش تو، گرچه زیان بودم حسین
 
از جوانی خوب‌تر پیرِغلامی شماست
شوق پیری داشتم وقتی جوان بودم حسین
 
راه افتادم برایت، پیشوازم آمدی
هرقدم مدیون لطفی بی کران بودم حسین 
 
من‌ که بودم دیرتر راهی مقتل می‌شدی 
کاش یارت می‌شدم، کاش آن زمان بودم حسین
 
عفو کن‌ هروقت راحت آب خوردم در مسیر
عفو کن هروقت زیر سایبان بودم حسین
 
تاول پایم فدای پای دخترهای تو
بخدا موکب به موکب یادشان بودم حسین
 
خواهری بعد چهل روز آمد و فریاد زد... 
بی تو بینِ مجلسِ نامحرمان بودم حسین
22
0
موضوعاربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزمناجات با امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرسید پوریا هاشمی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت