محو تو عمری همه حواس حسین است

محو تو عمری همه حواس حسین است
هر نظر مرتضی شناس حسین است
فیض دعای تو التماس حسین است
پشت سپاه غمت سپاس حسین است
 
هست نگاهش به استجابت زینب
 
نام تو را کربلا به روی نگین زد
اذن ، حماسه گرفت و نقش جبین زد
نی که فقط خطبه‌ات به کوفه کمین زد
زلزله‌اش کاخ شام را به زمین زد
 
هیمنه‌ها شد غبار همت زینب
 
با تو ستون حرم به جای خودش ماند
با تو حرم باز روی پای خودش ماند
بیرق شیعه در اعتلای خودش ماند
شام جهالت در انزوای خودش ماند
 
کرببلا مانده از امامت زینب
 
امر به صبرت نمود حکم برادر
تا که نبیند جهان تلاطم حیدر
امر به صبرت نمود ورنه مُسَخر
پیش شکوه تو بوَد آنهمه لشکر
 
چشم علمدار بر شهامت زینب
 
ماندی و خورشید از غبار برآمد
از نفست تیغ آبدار برآمد
قلب فشردی و لاله‌زار برآمد
بر سر نخل حسین بار برآمد
 
تازه شروع می‌شود قیامتِ زینب
 
کوفه‌ی بیچاره تا نهیب تو را دید
شام در آتش شد و لهیب تو را دید
بیرق طوفانی‌ات شکیب تو را دید
کرببلا فتح عنقریب تو را دید
 
حضرت نهج‌البلاغه حضرت زینب
 
آه که سرنیزه‌ای غریب تورا برد
داد که سنگی لبِ حبیب تورا برد
پیرهنی پاره شد نصیب تورا برد
ضربه‌ای آوای یامُجیب تو را برد
 
کرببلا گریه کن به غربت زینب
 
غزه بمان روی پا که می‌رسد از راه
لحظه پیروزی‌ات که نصرُمن‌الله
غزه بمان اندکی که آتش این آه
می‌زند آتش به ظلم و ظالم و گمراه
 
غزه توسل نما به نصرتِ زینب
10
0
موضوعمدح | ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها) | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزمناجات ها و مصیبتهای حضرت زینب بعد از عاشورا حضرت زینب (سلام الله علیها)
شاعرحسن لطفی
قالبمخمس
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت