شد بسته راه وصل ‌و گرفتم بهانه‌اش

شد بسته راه وصل ‌و گرفتم بهانه‌اش
آه از دَمِ فراق و غمِ شاعرانه‌اش
 
امشب به خانه آمده تا مرهمم شود
آن پرچمی که گنبد او بود خانه‌اش
 
(همچون انار، خون دل خویش می‌خورم)
اشکم گواه می‌دهد از دانه‌دانه‌اش
 
شب تا سحر خوشم که به یادش گریستم...
شب...آه! یاد مادر و غسلِ شبانه‌اش
 
یادِ خرابه... یادِ نمازِ شکسته و...
شاعر، شکست! در غزلِ عاشقانه‌اش، 
 
امشب گواه می‌دهد این دل که می‌رسم 
پای پیاده تا حرم ... این هم نشانه‌اش:
 
(ما را حسین، دور خودش جمع می‌کند)
قلبِ من و تو و همه‌عالم، رسانه‌اش
9
0
موضوعاربعین و بازگشت اهل بيت (عليهم السلام) و جابر امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریز
شاعرعارفه دهقانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت