شبیه نور؛ بی پایان خصالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)

شبیه نور؛ بی پایان خصالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
قلم شرمنده شد از وصف حالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
 
چه خورشیدانه روشن کرد تکلیف خلایق را
احادیث گوهربار و زلالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
 
تمام تار و پودم می شود ایمان! اگر باشد؛
به دور گردنم یک لحظه شالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
 
ولی الله الاعظم کیست؟ میگویم: علیٌ(علیه السلام)حق
که جز این نیست در محشر، سؤالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
 
شنیدم مادرش بنتُ الحسن(علیه السلام) بود و از آن اول
کرَم شد راه و رسم و شد روالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
 
شکافنده ست! یعنی روبرویش علم زانو زد
اصول و فقه و عرفان شد حلالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
 
نگاهم، نیّتم، جانم فدایش که برای من؛
فدا شد ماه و سال و جان و مالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)
 
مبادا جایِ شاگردی که عالِم باشد و عامل…
شوم با کوهی از عصیان وبالِ حضرتِ باقر(علیه السلام)!
93
0
موضوعمدح امام باقر (علیه السلام)
گریز
شاعرمرضیه عاطفی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت