- صفحه اصلی
- زینب چون دید خسرو دین مانده بیمعین
زینب چون دید خسرو دین مانده بیمعین
لینک
https://ayohalmazloom.com/p-346608
زینب چون دید خسرو دین مانده بیمعین
رفت و گرفت دست دو طفلان نازنین
آورد آن دو تا گل گلزار خویش را
با چشم اشکبار به نزد امام دین
گفتا که خواهم ای شه خوبان ز جان کنم
این هدیه را نثار قدومت در این زمین
ای حشمت الله از ره احسان نما قبول
ران ملخ ز مور دل افسرده غمین
این عون و آن محمد خواهم کنم ز جان
آن را فدای اکبر و قربان اصغر این
فرمود شه که این دو مرا نور دیدهاند
سازم چسان روان بدم تیغ مشرکین
مرگ برادر و غم یاران مرا بس است
منما فزون داغ من زار بیش از این
بهر نیاز زینب و عون و محمدش
سودند جبهه بر در آن قبله یقین
کردند بس نیاز که شه داد اذن جنگ
بر آل دو طفل غمزده نورس حزین
بوسید آن دو کودک و بوئیدشان ز مهر
آن را چو شاخ نرگس و این را چو یاسمین
پس زینب ستمزده پوشید شان کفن
زد شانه به سنبل گیسوی عنبرین
تیغ و سپر ببست و روان کرد همچو ماه
شد ز آسمان دیده سرشگش به آستین
تیر و کمان فکند به مرکب نشاندشان
گفتی که مهر و ماه عیان شد ز برج زین
رفتند سوی رزم و برآن دست و تیغشان
برخاست از قضا و قدر صورت آفرین
آن همچو رعد غلغله در شش جهت فکند
وین زد چو برق شعله به قلب سپاه کین
آن چون شرار از نار عدو را ز پا فکند
وین دست و سر چوب برگ خزان ریخت بر زمین
و آن به اسنان ز جسم عدو جوی خون گشود
بست این ره فرار ز هر سو به مشرکین
کرد آن صدای الحذر ازکوفیان بلند
این الامان رساند به گردون هفتمین
آن فوج فوج را به سقر دادشان مقر
این فرقه فرقه را به درک کردشان مکین
گفتا یکی ز حمزه مگر دارد این نشان
گفت آن دگر به جعفر طیار ماند این
آخر ز پیش جنگ دو شیران گریختند
روباه وار حمله نمودند از کمین
تیر اجل ز ابر بلا ریخت چون مطر
بر جسم ناز پرورشان گشت دلنشین
آن میفکند نیزه و پیکانش از یسار
آن میزدی به خنجر برانش از یمین
آخر همان دو پیکر پاک شریف شد
از نیزه پاره پاره ز جور مخالفین
گشتند آن دو طفل و فکندند از الم
آتش به قلب زینب غمدیده حزین
سرداد شاه تشنه در این ماتم و کشید
از دیده سیل اشک و ز دل آه آتشین
(حاجب) ز داغ این دو برادر سرشک ریخت
شاید شوند شافع او یوم واپسین
67
0
موضوعدو طفلان حضرت زینب حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریز
شاعرمیرزا حاجب بروجردی (افصح الشعراء)
قالبقصیده
سبک پیشنهادینوحه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت
هجران گرفته دور و برم را برای چه؟
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
تن من را به هوای تو شدن ریخته اند
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها) | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای سلیمان نگاه کن به مور
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
آن شبی که کاروان رفت از حرم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ساقی ... برادرم ... تو بریز می به جامشان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
بهترین بنده ی خدا زینب
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها) | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها) | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
ای فدای دلِ منوّرتان!
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
چگونه آب نگردم کنار پیکرتان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
با آنکه رؤیای شهادت در سرم دارم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها)
زینب آورد امانتیها را
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزحضرت زینب (سلام الله علیها)
دور میشد دو رد پا از هم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
عاقبت این دوتا مهار شدند
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گاه لیلایی و گهی مجنون
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
یک زن آمد که از او عشق مصور شده است
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
از حس مادری دل کنده ام حسین
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گیسوی ماتم گشته پریشان مادر نشسته در خیمه گریان
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
بر آسمان قامت خمیده از مرگ دو ماه خبر رسیده
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
ای لاله ی دل من با اشک و آه و ناله
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
مادر گوید در سجده گاه شکرا لله ، شکرا لله
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
کس ندیده چنین باغبانی گل فروشد
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
شاه بی لشکرم کن نظاره
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
ای ماه من شد روزگارم چون شب
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
مادر رنج و دردم دو ستاره آوردم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
به سینه ناله دارم به دیده ژاله دارم
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
دو پاره تن دو برادر می برم من سوی خیمه
موضوعامام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریزحضرت علی اکبر (علیه السلام)