در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم

در جوانی بی حسین احساس پیری میکنم
بگذر از پیری که احساس حقیری میکنم
 
دولتِ عشقش بنازم با لباس نوکری
در سفارتخانه ی دلها سفیری میکنم
 
من فقیر اهلبیتم لیک کَشکولم پُر است
فخر بر تاج ِ شهان با این فقیری میکنم
 
گفت زاهد: از چه رو بر سینه محکم میزنی؟
گفتم از آئینه ی دل گَردگیری میکنم
 
من اسیر رشته ی زلف حسینم ، مدعی
ناز بر آزادگان با این اسیری میکنم
 
گر امیرالعاشقین این عشق را امضاء کند
میروم عرش و ملائک را امیری میکنم
 
در حرم ناخوانده رفتم حضرت معشوق گفت
خود بیا، بی خود بیا مهمان پذیری میکنم
35
0
موضوعمدح | مناجات با امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزشهر کربلا ، بین الحرمین و... امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرولی الله کلامی زنجانی
قالبغزل
سبک پیشنهادینوحه سنتی
زبانفارسی

حاج عبدالله شیران
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت