داده ای اذن، که با دیده ی تر، گریه کنم

داده ای اذن، که با دیده ی تر، گریه کنم
با دلی سوخته، از عمقِ جگر گریه کنم
 
مثلِ پروانه، به دورِ رخِ تو می چرخم
تا نماند ز منِ مست خبر، گریه کنم
 
این ندا می رسد از عرش، که زینب آمد
می روم گوشه ای از شوقِ خبر گریه کنم
 
فاطمه مادرِ اشک است و شما خواهرِ اشک
روزِ میلادِ تو جا دارد اگر گریه کنم
 
 
آری امشب، شبِ میلادِ خدای اشک است
روزِ اول، ز غمِ آخر سر، گریه کنم
25
0
موضوعولادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
گریز
شاعرعادل حسین قربان
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت