حسد چرخ نگر رونق دین بر شکند

حسد چرخ نگر رونق دین بر شکند
جبهه انور زیبای پیمبر شکند
 
تیغ خون ریز دهد در کف بن ملجم دون
نزد محراب دعا تارک حیدر شکند
 
بسر تخت خلافت بنشاند بوبکر
پهلوی فاطمه را از لگد و درشکند
 
زهر در کام حسن ریزد و تا روز جزا
ز غمش غلغله بر طارم اخضر فکند
 
کشتی آل نبی غرق کند دریم خون
لنگررونق ایجاد ز صرصر شکند
 
دست عباس علی را کند از تیغ جدا
در جنان پشت علی ساقی کوثر شکند
 
داغ اکبر بنهد بر دل لیلای حزین
تیر پران به گلوی علی اصغر فکند
 
پا کند بزم عروسی ز برای قاسم
پس از آن قلب عروس از غم شوهر شکند
 
چون حسین را سر زین به زمین اندازد
سینه‌اش از لگد شمر ستمگر شکند
 
فکند در صف میدان تن نازک بدنان
وانگه از سم ستوران همه یکسر شکند
 
محشر آنست که (صامت) به سحرگاه جزا
ز غم شاه شهیدان صف محشر شکند
59
0
موضوعمصائب پنج تن
گریز
شاعرمیرزا محمد باقر صامت بروجردی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت