ترک جان چون کرد باب تاجدار فاطمه

ترک جان چون کرد باب تاجدار فاطمه 
اوفتاد از فرق تاج افتخار فاطمه 
 
سوخت از هجران پیغمبر چنان کز بعد مرگ 
شعله‌های آه شد شمع مزار فاطمه 
 
تا کسی روزی بپرسد حال زارش روز و شب 
باز بر در بود چشم انتظار فاطمه
 
ضرب در تا پهلویش بشکست و محسن سقط شد 
از فلک بگذشت آه شعله بار فاطمه 
 
عارض مه گشت نیلی زرد شد رخسار ماه 
تا کبود از سیلی کین شد عذار فاطمه 
 
ناله زد از سوز دل گفتا به افغان یا علی
پای نه بیرون که رفت از دست کار فاطمه 
 
چون ز دست ظلم دست حق را بسته دید 
رفت از دل طاقت و صبر و قرار فاطمه
8
0
موضوعهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریز
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیروضه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت