به شب نشسته چرا آسمان بازویت؟

به شب نشسته چرا آسمان بازویت؟
چه کرده اند مگر با توان بازویت؟
 
به زور تیغ٬ دهان غلاف را بستند
که برملا نشود داستان بازویت
 
شبیه بغض و غرور و دل علی انگار
شکسته از دو سه جا استخوان بازویت
 
تمام چرخه ی خلقت میفتد از حرکت
همین که درد میفتد به جان بازویت
 
چگونه دق نکنم در عزای بازویت
فدای لرزش دستت فدای بازویت
 
جهان که دست به دامان توست٬جای خودش
دخیل بسته «وَرم »هم به پای بازویت
 
به فکر موی حسینی٬ولی چه سخت شده
بلند کردن شانه٬ برای بازویت
 
برای جان به لب آوردن علی کافیست
مرور هر شبه ی ماجرای بازویت
49
0
موضوعماجرای مسجد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
گریزایام بستری در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
شاعرعالیه رجبی
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت