بر شعرِ زلال، شاه بیتی تو حسن

بر شعرِ زلال، شاه بیتی تو حسن
اکسیر قریحه‌ی کمیتی تو حسن
از درگه تو کسی نگردد مأیوس
والله کریم اهل‌بیتی تو حسن
 
تا جامه‌ی عاشقی به تن دارم من
با دلبر مه‌لقا سخن دارم من
هرکس به کسی بنازد اندر عالم
نازم به دو کون، چون حسن دارم من
 
گفتیم که بر دَرِ موالی برویم
در ملک ادب حضور والی برویم
ای پایه‌گذار کاخ احسان و کرم
مارا مگذار دست خالی برویم
 
در مأذنه نغمه‌ی اذان پیدا شد
آثار بهار بی خزان پیدا شد
آن ماه تمام آسمان علوی
در نیمه‌ی ماه رمضان پیدا شد
 
در گلشن حسن جادوان گل حَسن است
گلواژه‌ی قاموس تکامل حَسن است
هرچند علی پدر بُوَد امت را
اما لقب مبارکش بوالحسن است
 
مولای من از نَفْس من اولایی تو
معصومی و سروری و آقایی تو
من دست عزیز مصر را می‌بوسم
او پای تو را، عزیز زهرایی تو
 
ای حجت جاودان تو جان همه‌ای
ای فرش‌نشین تو عرش را قائمه‌ای
غیر از تو کسی ندارد این نام و نشان
فرزند رشید و ارشد فاطمه‌ای
35
0
موضوعمدح | ولادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) | امام حسن مجتبی (علیه السلام)
گریز
شاعرولی الله کلامی زنجانی
قالبچهار پاره
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت