ای به خون غرقه که خون دل ز برای تو بود

ای به خون غرقه که خون دل ز برای تو بود 
جای خون گشتن آن است که جای تو بود 
 
قصد ایجاد تو بودی تو که در ملک وجود 
خود اگر پادشاه آید چو گدای تو بود 
 
به مقامی که بود جای تو را در جنت 
چشم آن است که دهلیز سرای تو بود
 
پیش روی تو قدر را سر تسلیم به پیش 
خود قضا راست رضا آنچه رضای تو بود 
 
خود تو وجه اللهی و دیده حق بین شب و روز 
بی‌سبب نیست که مشتاق لقای تو بود 
 
جای آن است که لب ز آب روان‌ تر نکنم 
که لب خشک جدا سر ز قفای تو بود
 
نینوای تو ز بیداد مخالف به عراق 
شوری افکند که چون نی به نوای تو بود 
 
ناله‌ای کز عطش از سینه کشیدی شب و روز 
قاف تا قاف جهان پر ز صدای تو بود 
 
کردی ایثار ره دوست سر و مال و عیال 
من از این کرده ندانم چه سزای تو بود
 
دو جهان قیمت یک موی علی اصغر نیست 
خون بهای تو جزا آنکه خدای تو بود 
 
خواستی کشته علی اکبر و تا حشر او را 
از دل و جان سر تسلیم و رضای تو بود
 
حکم بر کشتن زینب چو بداد ابن زیاد 
دم نزد دم نزدن دید چو رای تو بود 
 
سر پاک تو کجا مطبخ خولی ز کجا 
روی خاکستر و خاشاک نه جای تو بود 
 
جودی از ناله چون نال ار شوی از دردمنال 
ساز با درد که درد تو دوای تو بود
1
0
موضوعمدح امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
گریزعاشورا امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان | مصائب امام حسین (علیه السلام) ، کربلا و کاروان
شاعرعبدالجواد جودی خراسانی
قالبغزل
سبک پیشنهادیمدح و مرثیه
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت